Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
knob
U
که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
knobs
U
که قابل چرخش است تا فرآیندی را کنترل کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
pivoting
U
قابل چرخش
acyclic
U
غیر قابل چرخش مارپیچی
swivel gun
U
توپ قابل چرخش روی جک تیر
swing
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swings
U
هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swivel gun
U
توپ قابل چرخش روی پایه نصب
cam ring
U
رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
ocr
U
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
controllable
U
قابل کنترل
incontrollable
U
غیر قابل کنترل
rambunctious
U
غیر قابل کنترل
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
adjustable pitch propeller
U
ملخ با گام قابل کنترل
controllable
U
آنچه قابل کنترل است
noncontrollable cost
U
هزینه غیر قابل کنترل
controllable pitch propeller
U
ملخ با گام قابل کنترل
swing roll
U
چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
remote
U
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
lift engine
U
توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
remoter
U
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remotest
U
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
lift cruise
U
توربوفن یا توربوجتی که محور تراست ان قابل کنترل است
actuator
U
وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
available
U
کوچکترین واحد یا نقط ه صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
elements
U
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
element
U
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
warping
U
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
pictures
U
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pixel
U
کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
picture element
U
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picturing
U
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictured
U
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture
U
کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
deferred exit
U
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
basics
U
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
partition
U
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partitions
U
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
basic
U
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
turing machine
U
مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
hysterics
U
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
link
U
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
fault
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faulted
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults
U
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
conventional memory
U
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional RAM
U
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conditional
U
فرآیندی که بستگی به نتیجه دیگری دارد
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
iterative process
U
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
operators
U
شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند
operator
U
شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند
operation
U
فرآیندی که روی بلاکی از داده انجام میشود
communication
U
فرآیندی که در آن ارسال و دریافت داده با استفاده از تلفن
background processing
U
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
single action
U
یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
attended operation
U
فرآیندی که در صورت وقوع مشکل یک عملگر آماده دارد
background
U
فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
macro
U
فرآیندی که فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جایگزین میشود
expansion
U
فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود
backgrounds
U
فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
carriers
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
illegal
U
دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
document
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documented
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documenting
U
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
machine
U
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
formats
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
allocation
U
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
faults
U
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
machined
U
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
allocations
U
فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند
fault
U
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
faulted
U
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد
machines
U
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
geometry processing
U
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
fixes
U
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
fix
U
1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
guild socialism
U
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
microsoft
U
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
enable
U
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enabling
U
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enabled
U
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
enables
U
سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
omr
U
فرآیندی که علامتای خاص یا خط وط خاص به صورت خاصی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
edit
U
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edited
U
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
twirling
U
چرخش
swirl
U
چرخش
troll
U
چرخش
swirled
U
چرخش
rotation
U
چرخش
twirled
U
چرخش
whirled
U
چرخش
trolls
U
چرخش
wrenches
U
چرخش
spins
U
چرخش
wrenched
U
چرخش
wrench
U
چرخش
spin
U
چرخش
twirls
U
چرخش
head rolling
U
سر چرخش
swirls
U
چرخش
swirling
U
چرخش
whirl
U
چرخش
circulations
U
چرخش
circulation
U
چرخش
twirl
U
چرخش
rotational
U
چرخش
whirls
U
چرخش
whirlpool
U
چرخش اب
wheel
U
چرخش
wheels
U
چرخش
gyration
U
چرخش
gyrations
U
چرخش
volte-face
U
چرخش
volte face
U
چرخش
revolution
U
چرخش
wheeling
U
چرخش
revolutions
U
چرخش
whirling
U
چرخش
whirlpools
U
چرخش اب
levorotation
U
چرخش به چپ
turn
U
چرخش
turns
U
چرخش
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
tumbles
U
چرخش اشفتگی
stuff
U
چرخش توپ
revolution
U
چرخش دوران
axis of rotation
U
محور چرخش
compass swing
U
چرخش خط محوری
disrotatory motion
U
چرخش ناهمسو
revolutions
U
چرخش دوران
pick and roll
U
ایجاد سد و چرخش
universal
U
با چرخش ازاد
oblique rotation
U
چرخش مایل
wrested
U
چرخش پیچش
rotatable
U
چرخش پذیر
optical rotation
U
چرخش نوری
topspin
U
چرخش توپ
varimax rotation
U
چرخش واریماکس
helicopters
U
چرخش در هوا
upward rotation
U
چرخش رو به بالا
tumbled
U
چرخش اشفتگی
rotation
U
چرخش دوران
stuffs
U
چرخش توپ
stuffed
U
چرخش توپ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com