English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (5672 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loop U حلقه
loop U حلقه طناب
loop U گره
loop U پیچ چرخ
loop U خمیدگی
loop U حلقه دارکردن
loop U گره زدن
loop U پیچ خوردن حلقه زنی
loop U کمند
loop U مهاری
loop U دریچه
loop U سوراخ
loop U ضربه بلند قوس دار
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop U درو در انتهای خرک
loop U حلقه زدن
loop U حلقه شدن
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop U دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop U حلقه درون حلقه دیگر
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop U ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop U گریز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
while loop U دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
to keep somebody in the loop <idiom> U کسی را در جریان گذاشتن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
inner loop U حلقهای درون حلقه دیگر
inner loop U حلقه درونی
inner loop U حلقه داخلی
for/next loop U حلقه NEXT/FOR
for next loop U حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
to be in the loop <idiom> U در جریان بودن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
to be in the loop <idiom> U آگاه بودن از [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
do while loop U لوپ WHILE/DO
do while loop U حلقه WHILE/DO
to keep somebody in the loop <idiom> U کسی را در جریان نگه داشتن [گذاشتن] [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
loop pass U پاس قوسی
loop sling U حلقه بند تفنگ
loop line U دوراهی
prusik loop U گره پلکانی
overhead loop U گره حلقومی یا گره بالاتنه
open loop U حلقه باز
open loop U مدار باز
nested loop U حلقه لانهای
nested loop U حلقه تو درتو
nested loop U حلقه اشیانهای
loop sling U مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop test U ازمایش با حلقه وارلی
loop structure U ساختار حلقهای
loop step U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
loop sling U بند حلقهای
subscriber's loop U حلقه متعلق به مشترک
uncontrolled loop U حلقه کنترل نشده
wait loop U پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
to stay in the loop <idiom> U آگاه ماندن در [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
to stay in the loop <idiom> U در جریان ماندن [موضوع ویژه ای] [اصطلاح روزمره]
loop-hole U سوراخ دیدبانی
gun-loop U [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
arrow-loop U شکاف تهویه
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
peg loop U میخحلقهطناب
loop stitches U کوکطنابی
heel loop قوس پاشنه
hanger loop U جایآویز
elastic loop U حلقهارتجاعی
button loop U دکمهرکاب
belt loop U حلقهکمربند
loop-hole U روزنه
armature loop U حلقه ارمیچر
feedback loop U حلقه باز خوردی
ground loop U تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
hysteresis loop U حلقه پسماند
hysteresis loop U منحنی هیسترزیس
induction loop U حلقه القائی
inductive loop U حلقه ی القائی
infinite loop U حلقه نامحدود
infinite loop U حلقه نامتناهی
local loop U حلقه محلی
expansion loop U خم انبساط
endless loop U حلقه بی انتها
armature loop U پیچک ارمیچر
closed loop U حلقه بسته
closed loop U حلقه مسدود
current loop U حلقه جاری
curtain loop U بازوبندپرده
drill loop U حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
drip loop U حلقه ریزش اب
endless loop U حلقه بی پایان
loop antenna U انتن حلقوی
loop antenna U انتن حلقهای
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
loop code U کد حلقوی
loop checking U مقابله حلقه
loop hole U روزنه
counting loop U حلقه شمارش
loop drive U ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop body U بدنه حلقه
loop hole U گریز
loop initializaion U ارزش دهی اغازی در حلقه
loop body U تنه حلقه
loop jump U پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop counter U شمارنده حلقه
loop control U کنترل حلقه زنی
loop knot tie U گره حلقوی
closed loop gain U بهره تقویت درطبقه بسته
loop mill rolling U نوردکاری حلقوی
varley loop test U ازمایش با حلقه وارلی
magnetic hysteresis loop U حلقه هیسترزیس مغناطیسی
loop control variable U متغییر کنترل کننده حلقه
toe loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
single loop armature U ارمیچر تک پیچکی
input coupling loop U حلقه پیوست ورودی
perfection loop knot U نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
distributor service loop U خطسرویسپخش
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
open loop gain U بهره تقویت در حلقه باز
sleeve strap loop U بستنوارسرآستین
loop control structure U ساختار کنترل حلقه
warp-loop fringe U ریشه حلقوی [در قالی همدان]
tap loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com