English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (6993 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
remoter U دور
remoter U پرت
remoter U دور دست
remoter U جزئی کم
remoter U بعید
remoter U متحرک
remoter U کنترل از راه دور
remoter U دور دوردست
remoter U خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter U از راه دور
remoter U جزئی
remoter U یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
remoter U کامپیوتر راه دور میدهد. کاربر راه دور میتواند از کامپیوتر راه دور به صورت محلی استفاده کند
remoter U اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remoter U کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
remoter U وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remoter U نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter U سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter U روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter U ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remoter U با کامپیوتر در فاصلهای از مرکز سیستم
remoter U دوردست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com