English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
backgrounds U زمینه
backgrounds U نهانگاه
backgrounds U سابقه
backgrounds U دورنما
backgrounds U معلومات قبلی
backgrounds U دورنمای عقب
backgrounds U فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
backgrounds U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
backgrounds U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
backgrounds U چاپ گرفتن از کامپیوتر وقتی مشغول به کار دیگری است
backgrounds U فعالیت ارتباط دادهای
backgrounds U که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
backgrounds U کار با حق تقدم پایین
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds U رنگ صفحه تصویرکامپیوتر.
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds U سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
backgrounds U اصلی است
backgrounds U تجربه
backgrounds U پس زمینه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com