|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 18 (2 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
swings U | اونگان شدن یا کردن | ||
swings U | تاب خوردن | ||
swings U | چرخیدن | ||
swings U | تاب نوسان | ||
swings U | اهتزاز | ||
swings U | اونگ نوعی رقص واهنگ ان | ||
swings U | ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد | ||
swings U | هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن | ||
swings U | پیچیدن موازی اسکیها | ||
swings U | نوسان کردن | ||
swings U | تاب خوردن دور زدن چرخیدن | ||
swings U | تاب دادن | ||
swings U | جنبانیدن | ||
swings U | چرخ دادن چرخ تاب | ||
swings U | نوسان | ||
swings U | جنبش | ||
swings U | قطردوران قطر گردش | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Other Matches | |||
What one loses on the swings one makes up on the r. <proverb> U | آنچه کسى در بازى تاب از دست مى دهد روى بازى چرخ و فلک بدست مى آورد . |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|