English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (9255 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loops U حلقه
loops U حلقه طناب
loops U گره
loops U پیچ چرخ
loops U خمیدگی
loops U حلقه دارکردن
loops U گره زدن
loops U پیچ خوردن حلقه زنی
loops U کمند
loops U مهاری
loops U دریچه
loops U سوراخ
loops U ضربه بلند قوس دار
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops U درو در انتهای خرک
loops U حلقه زدن
loops U حلقه شدن
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loops U دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loops U حلقه درون حلقه دیگر
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops U برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loops U ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loops U ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loops U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops U ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com