|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 8 (1 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
enables U | توانا ساختن | ||
enables U | قادر ساختن وسیله فراهم کردن | ||
enables U | تهیه کردن برای | ||
enables U | اختیار دادن | ||
enables U | سیگنالی که فرآیندی را آغاز میکند یا اجازه میدهد سیگنالی رخ دهد | ||
enables U | استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار | ||
enables U | اجازه رویدادن چیزی | ||
enables U | قادر ساختن توانا | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Partial phrase not found. |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|