English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (7141 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
machines U ماشین
machines U دستگاه
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U تراشکاری کردن صیقل کردن
machines U شیارانداختن روی فلز
machines U براده برداشتن
machines U تراشیدن ماشین
machines U خطای ناشی خرابی سخت افزار
machines U فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machines U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machines U زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines U دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines U نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machines U تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines U عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machines U بیت اجرا میشود
machines U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machines U ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machines U خطای ناشی از خرابی قطعه
machines U شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machines U کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machines U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machines U دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines U بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machines U زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machines U تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machines U کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
washing machines U ماشین رختشویی
boring machines U دستگاه های مته [ابزار]
drilling machines U دستگاه های مته [ابزار]
boring machines U مته های برقی [ابزار]
drilling machines U مته های برقی [ابزار]
boring machines U دریل ها [ابزار]
pinball machines U ماشین ساچمه پران
pinball machines U ماشین پینبال
fruit machines U جک پات
vending machines U ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
slot machines U ماشین خودکاری که پول درسوراخ ان انداخته و کالای مطلوب را تحویل میگیرند
answering machines U نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
sewing machines U چرخ دوزندگی
sewing machines U چرخ خیاطی
knitting machines U ماشین کش بافی
carpenter's machines U ماشین الات درودگری
smart machines U ماشینهای هوشمند
drilling machines U دریل ها [ابزار]
The real problem is not whether machines think but whether men do. U مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
Recent search history Forum search
1what about the plans to put automatic machines in the factories?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com