English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
document U نوشتن شرح یک فرآیند
documented U نوشتن شرح یک فرآیند
documenting U نوشتن شرح یک فرآیند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
real time U مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
background U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamically U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher U برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD U درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write U نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
regulating U کنترل فرآیند
decayed U فرآیند سیگنال
decay U فرآیند سیگنال
regulates U کنترل فرآیند
regulated U کنترل فرآیند
regulate U کنترل فرآیند
decaying U فرآیند سیگنال
flow diagram U شرح فرآیند
depositions U فرآیند پوشاندن
deposition U فرآیند پوشاندن
flowchart U شرح فرآیند
decays U فرآیند سیگنال
finish U انتهای فرآیند یا تابع
finishes U انتهای فرآیند یا تابع
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
halts U فرآیند را متوقف میکند.
halted U فرآیند را متوقف میکند.
halt U فرآیند را متوقف میکند.
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
initialization U فرآیند مقداردهی اولیه
normalization U فرآیند یا داده نرمال
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
technical U مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
inherited error U خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
stage U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
pagination U فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
checked U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checks U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
stages U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
master U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
mastered U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
masters U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
simultaneous U دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
microinstruction U که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
processes U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
static U چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
hunting U فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
jams U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jammed U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jam U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
cancellation U عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
recognition U فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
flags U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
flag U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
indexing U فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
cancelling U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancels U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancel U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
enhancer U وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
flowchart U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
deterministic U نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
mastering U فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
failures U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failure U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
coordination U سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
flow diagram U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
indicator U چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
levels U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirects U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
propagates U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
levelled U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagating U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
congestion U وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
redirecting U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirect U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
propagate U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
leveled U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagated U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cycles U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycled U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
stop U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopped U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stops U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
analysis U بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
stopping U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
searchingly U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
operators U مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
operator U مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
sessions U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
session U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
searches U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
deallocate U آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
fix U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
quiescent U وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
enabling U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
fixes U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
enabled U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enable U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
advisory lock U قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
sequences U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sensor U وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
cycles U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
conversion tables U جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
cycled U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
initialize U تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
to put down U نوشتن
to reduce to writing U نوشتن
inscribes U نوشتن
to set down U نوشتن
write U نوشتن
to drive a pen or quill U نوشتن
inscribed U نوشتن
set down U نوشتن
inscribing U نوشتن
scrawled U بد نوشتن
scrawls U بد نوشتن
scrawling U بد نوشتن
scribbled U بد نوشتن
put down <idiom> U نوشتن
scribble U بد نوشتن
write head U هد نوشتن
scribbles U بد نوشتن
pens U نوشتن
penning U نوشتن
penned U نوشتن
pen U نوشتن
writes U نوشتن
scrawl U بد نوشتن
scribbling U بد نوشتن
superscrible U نوشتن
pt down U نوشتن
inscribe U نوشتن
indite U نوشتن
activated U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activating U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activates U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activate U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
write-off U زود نوشتن
write-offs U زود نوشتن
write off U زود نوشتن
circumscribe U نوشتن در دور
circumscribed U نوشتن در دور
circumscribes U نوشتن در دور
noting U نت موسیقی نوشتن
notes U نت موسیقی نوشتن
note U نت موسیقی نوشتن
write-ups U به تفصیل نوشتن
write-up U به تفصیل نوشتن
preamble U مقدمه نوشتن
enlist U درفهرست نوشتن
commentating U تقریظ نوشتن
scribbling U باشتاب نوشتن
annotate U حاشیه نوشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com