English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
propagated U گستردن
propagated U تکثیر کردن
propagated U زیاد کردن پروردن
propagated U قلمه زدن منتشرکردن
propagated U انتشار دادن پخش کردن
propagated U پخش شدن رواج دادن
propagated U زیاد کردن
propagated U منتشر کردن قلمه کردن انتقال دادن
propagated U تکثیرکردن
propagated U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U گشترش یافتن یا نشر یافتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
propagated carry U رقم نقلی پخش شده
propagated error U خطای پخش شده
propagated error U اشتباه منتشر شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com