English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 8 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inhibits U باز داشتن و نهی کردن
inhibits U منع کردن
inhibits U مانع شدن
inhibits U از بروزاحساسات جلوگیری کردن
inhibits U بازداری کردن
inhibits U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits U جلوگیری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com