English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 9 (9134 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inhibit U باز داشتن و نهی کردن
inhibit U منع کردن
inhibit U مانع شدن
inhibit U از بروزاحساسات جلوگیری کردن
inhibit U بازداری کردن
inhibit U ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibit U جلوگیری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
write inhibit ring U حلقه ممانعت از نوشتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com