English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (7112 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phased U منظر
phased U وجهه
phased U صورت
phased U لحاظ پایه
phased U فاز
phased U مرحله
phased U دوره تحول وتغییر
phased U اهله قمر جنبه
phased U وضع
phased U مرحلهای کردن
phased U وجه
phased U مرحله عملیات
phased U دوره
phased U طبقه
phased U وضعیت
phased U حالت
phased U وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased U دوره زمانی اجرای برنامه
phased U معرفی تدریجی چیزی یا کاهش تدریجی چیزی
phased U مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phased attack U تک مرحله به مرحله
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
The subsidy will be phased out next year. U یارانه دولتی در سال آینده به پایان می رسد.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com