English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (9317 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
checks U جلوگیری کردن از
checks U ممانعت کردن
checks U سرزنش کردن رسیدگی کردن
checks U مقابله کردن مقابله
checks U بررسی
checks U بررسی کردن
checks U تطبیق کردن
checks U نشان گذاردن
checks U چک بانک
checks U دریچه تنظیم
checks U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checks U بازرسی کردن
checks U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checks U بازرسی شد
checks U وارسی
checks U و شدن بوی شکار
checks U کیش
checks U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
checks U منع
checks U تطبیق
checks U مقابله
checks U چک
checks U امتحان کردن بازرسی
checks U امتحان
checks U چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
checks U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checks U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
checks U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
checks U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checks U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
checks U اجرای خشک یک برنامه
checks U او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
checks U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checks U اطمینان از صحت چیزی
checks U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
checks U مقابله کردن بررسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
checks and balance U کنترل و مقابله
spot checks U بازدید در محل
spot checks U سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
spot checks U بطور چند در میان ازمودن
spot checks U بررسی موضعی
spot checks U مقابله موضعی
cross-checks U بررسی متقابل
double-checks U کیش دوبل
to hand in ones checks U مردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com