English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
computerized game playing U بازیهای کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
games U بازیهای المپیک
youth sports U بازیهای جوانان
plympic games U بازیهای المپیک
racket games U بازیهای راکتدار
asian games U بازیهای اسیایی
field games U بازیهای میدانی
court games U بازیهای محوطهای
olympics U بازیهای المپیک
net games U بازیهای توردار
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remoter U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest U ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
ball park U زمین بازیهای با توپ
party politics U سیاست بازیهای حزبی
tracks U زمین بازیهای میدانی
track U زمین بازیهای میدانی
team tennis U بازیهای مختلف تنیس
tracked U زمین بازیهای میدانی
matches U رویارویی بازیهای دو جانبه
goal games U بازیهای دروازه دار
pan american games U بازیهای ملتهای امریکایی
match U رویارویی بازیهای دو جانبه
winter olympic U بازیهای المپیک زمستانی
olympiad U جشنهای بازیهای المپیک
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
olympian U شرکت کننده بازیهای المپیک
courtesy runner U بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
queen of U دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
plug compatible manufacurer U شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
groundhopper [British English] U طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
computerization U عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
automation U کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
roughhouse U بازیهای خرکی و پر سر وصدا بین ساکنان یک اطاق بازی خرکی و پر سر وصداکردن
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
democratic comiteism U سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
computerized U کامپیوتری
computer simulation U کامپیوتری
computerising U کامپیوتری کردن
computerize U کامپیوتری کردن
computerises U کامپیوتری کردن
computerised U کامپیوتری کردن
magazines computer oriented U مجلات کامپیوتری
computerized U کامپیوتری شده
desktop publishing U نشر کامپیوتری
computer network U شبکه کامپیوتری
computer music U موسیقی کامپیوتری
computer museum U موزه کامپیوتری
computer circuits U مدارهای کامپیوتری
computer graphicist U گرافیست کامپیوتری
computer game U بازی کامپیوتری
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
computer design U طراحی کامپیوتری
computer code U رمز کامپیوتری
computer conferencing U کنفرانس کامپیوتری
computer operation U عملکرد کامپیوتری
computer printout U چاپ کامپیوتری
computer program U برنامه کامپیوتری
computer language U زبان کامپیوتری
computing system U سیستم کامپیوتری
computerized tomography U رادیولوژی کامپیوتری
computerized mail U پست کامپیوتری
computerized instruction U اموزش کامپیوتری
business type operation U عملیات کامپیوتری
computer word U کلمه کامپیوتری
computer utility U خدمات کامپیوتری
computer system U سیستم کامپیوتری
computer crime U جرم کامپیوتری
computer letter U حرف کامپیوتری
tools U در سیستم کامپیوتری
computerization U کامپیوتری شدن
computerizes U کامپیوتری کردن
computerization U کامپیوتری کردن
computerizing U کامپیوتری کردن
hybrid computer system U سیستم کامپیوتری دو رگه
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
computer independent language U زبان مستقل کامپیوتری
computer information system U سیستم اطلاعات کامپیوتری
forms U صفحهای از صفحات کامپیوتری
tags U بخشی از دستور کامپیوتری
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
form U صفحهای از صفحات کامپیوتری
formed U صفحهای از صفحات کامپیوتری
computer serrices company U شرکت خدمات کامپیوتری
tag U بخشی از دستور کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
automated intelligence file U پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
FMS U کنترل اعداد کامپیوتری
computerized data base U پایگاه دادههای کامپیوتری
automatic digital network U شبکه عددی کامپیوتری
modelling U ایجاد مدلهای کامپیوتری
multicomputer system U سیستم چند کامپیوتری
data card U کارت اطلاعات کامپیوتری
computed tomography scanning U مغز نگاری کامپیوتری
small computer system interface U میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
input U کامپیوتری که داده دریافت میکند
honeywell U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
inputted U کامپیوتری که داده دریافت میکند
automatic digital network U شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
FTAM U بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
illiterate U که دستورات و عملیات کامپیوتری را نمیفهمد
automatic data handling U سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
vax U سیستمهای بزرگ مینی کامپیوتری
unisys U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
backgrounds U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
background U برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
to play computer games U بازی های کامپیوتری کردن
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
liveware U عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
capturing U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariffs U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
self- U کامپیوتری که از برنامههای تشخیص استفاده میکند
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
machines U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
kilos U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
kilo U واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
machined U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine U کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
loop U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loops U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
computer graphics metafile U فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
tariff U شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
captures U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
looped U برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
bridgeware U برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
capture U قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
immediate U روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
source U کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
absolute address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
friendly interface U ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
machine address U برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
expandable U سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
rescue dump U دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
packs U دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
linear U برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
pack U دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
targetted U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
second U کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
analog U کامپیوتری که داده را به شکل آنالوگ پردازش میکند
dedicated U کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
targetting U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
ics U Society Computer Irish انجمن کامپیوتری ایرلند
cores U برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
hacked U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
core U برنامه کامپیوتری ذخیره شده در حافظه اصلی
missile master U دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
analog computer U کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
ncga U Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
analogues U کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
analogue U کامپیوتری که داده را به صورت آنالوگ پردازش میکند
tasks U کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
task U کاری که باید توسط کامپیوتری اجرا شود
hacks U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
communication U کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
hack U تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
inquiry U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
coral U زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
inquiries U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
seconded U کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند
integer U دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
target U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
processor U سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
machine U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
knowledge U سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
interactive U برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
edp U پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
machined U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
machines U که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
satellites U ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
diagnostic U کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
satellite U ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
data leakage U جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
store U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
targets U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
integers U دو کلمه کامپیوتری برای ذخیره عدد صحیح
targeting U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targeted U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
cad/cam U گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com