English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 9 (6861 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
housekeeping U خانه داری
housekeeping U اداره منزل
housekeeping U مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
housekeeping U امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
light housekeeping U کارهای سبک خانکی
light housekeeping U کارهای خانه داری
Help me, my neighbours , so that i may be able to do my housekeeping. <proverb> U همسا یه ها یارى کنید تا من شوهردارى کنم.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com