English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (7698 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
demand U نیاز
demanded U نیاز
demands U نیاز
need U نیاز
needed U نیاز
needing U نیاز
requirement U نیاز
requirement U نیاز
need U نیاز
demand U نیاز
want U نیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
LUT U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
self-sufficient U بی نیاز
needless U بی نیاز
self sufficing U بی نیاز
succorance need U نیاز مهرطلبی
structural requirement U نیاز استاتیکی
sweet nothings U راز و نیاز
self explaining U بی نیاز از توصیف
self contained U برون بی نیاز
urgency of need U ضرورت نیاز
need gratification U ارضای نیاز
prerequisite U پیش نیاز
quasi need U شبه نیاز
prerequisites U پیش نیاز
felt need U نیاز هشیار
wanted U نقصان نیاز
want U نقصان نیاز
nurturance need U نیاز مهرورزی
manifest need U نیاز اشکار
construction need U نیاز سازندگی
capital requirement U نیاز سرمایه
self-evident U بی نیاز از اثبات
self-explanatory U بی نیاز از توصیف
necessity U نیاز نیازمندی
agamic U بی نیاز ازتخم نر
n affiliation U نیاز پیوندجویی
affiliation need U نیاز پیوندجویی
n achievement U نیاز پیشرفت
achievement need U نیاز پیشرفت
requirement U مورد نیاز
demands U نیاز احتیاج
social need U نیاز اجتماعی
cognizance need U نیاز شناخت
demand U نیاز احتیاج
demanded U نیاز احتیاج
self explanatory U بی نیاز از توصیف
obviates U رفع نیاز کردن
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
lime requirement U اهک مورد نیاز
need press theory U نظریه نیاز- فشار
dominance need U نیاز سلطه گری
obviate U رفع نیاز کردن
obviated U رفع نیاز کردن
obviating U رفع نیاز کردن
floor space occupied U فضای مورد نیاز
custom ROM U مین نیاز مشتری
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
defendance need U نیاز خویشتن پایی
deference need U نیاز دنباله روی
criminal court U راز و نیاز کردن
self sufficient U مستغنی بی نیاز از غیر
reserve requirements U ذخائر مورد نیاز
bank capital requirement U سرمایه مورد نیاز بانک
demand satisfaction U تحویل اماد مورد نیاز
require U نیاز داشتن لازم بودن
iam in bad U بسیار نیاز مند هشتم
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
common goods U کالای مورد نیاز عموم
demand paging U صفحه بندی مورد نیاز
requiring U نیاز داشتن لازم بودن
combat essential U مورد نیاز حتمی رزمی
requires U نیاز داشتن لازم بودن
required U نیاز داشتن لازم بودن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
netblock U ابشاری که نیاز به دفاع ندارد
overproduce U بیش ازفرفیت یا نیاز تولیدکردن
post free U بدون نیاز به تمبر زدن
postfix U و نیاز به کروشه را از بین می برد.
notations U و دیگر نیاز به کروشه نیست
required supply rate U نواخت مهمات مورد نیاز
requirements U آنچه مورد نیاز است
addressing U بدون نیاز به موارد خاص
notation U و دیگر نیاز به کروشه نیست
supplied U تامین چیزی که مورد نیاز است .
parallels U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelled U اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleling U اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled U اگر به توجه نیاز داشته باشند
supply U تامین چیزی که مورد نیاز است .
supplying U تامین چیزی که مورد نیاز است .
To leave someone in the lurch . U کسی را قال گذاشتن ( هنگام نیاز )
You are needed . They need you . U وجود شما مورد نیاز است
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
parallel U اگر به توجه نیاز داشته باشند
short U بدون نیاز به حمل کننده مسیر
materials requirements planning U برنامه ریزی مواد مورد نیاز
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
specifying U بیان واضح آنچه نیاز است
specify U بیان واضح آنچه نیاز است
customer U ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
customers U ول نیاز ها و سفارشات و درخواستهای مشتری است
shortest U بدون نیاز به حمل کننده مسیر
specifies U بیان واضح آنچه نیاز است
shorter U بدون نیاز به حمل کننده مسیر
demands U یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
attentions U سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
dynamically U بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
demanded U یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
These statistics speak for themselves. U این آمار به هیچ توضیحی نیاز ندارد.
dynamic U بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
buffer U بافری که اندازه اش طبق نیاز تغییر میکند
demand U یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
real time U داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد
discarding U خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discarded U خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
elastic buffer U اندازه بافر که طبق نیاز تغییر میکند
attention U سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
discard U خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discards U خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
operation U دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
automatic U آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
customizing U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
automatics U آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند
customised U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customising U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
Gun laws need to be revisited. U قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
We'll need 10 years at a [the] minimum. U ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
customized U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
storage U حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
auto U خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
hog U برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
hogged U برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
customises U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
hogs U برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
public information U اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
cpu U کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد
equipment U وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت
end item U وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
autos U خودکار یا آنچه بدون نیاز به کابر کار کند
inherits U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
logical U گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
static U حافظه غیر فرار که نیاز به تنظیم مجدد ندارد
inherit U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
inheriting U یک کلاس یا نوع داده که به مشخصات دیگری نیاز دارد
Funstionalism U [عقیده بر اینکه شکل و ساختمان باید منطبق نیاز باشد.]
interrupt U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
standalone U که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
interrupting U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
I have to go back a little bit. [This requires a little background {explanation} ] . U این نیاز به کمی پیش زمینه [توضیح بیشتر] دارد.
interrupts U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
ancillary equipment U وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
thinnest U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
overlay U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
prompt U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
overlaying U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
prompted U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
prompts U نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود
overlays U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
thins U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinners U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thin U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinned U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
dynamic U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
fetches U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetched U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
extracts U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
fetch U سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
extracting U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extract U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
extracted U دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل
processes U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
dynamically U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
free issue system U سیستم انبارداری که در ان جهت گرفتن کالا نیاز به برگ درخواست نمیباشد
paging U که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
compound U وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compounded U وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
print U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
printed U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
compounds U وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
prints U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
storing U ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
store U ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
multiplex U روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد
multiphase program U برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
logic seeking U چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
hard hyphen U خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
natives U زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
switching U خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
adaptive channel allocation U تامین کانالهای ارتباطی طبق نیاز به جای استفاده از یک مکان دهی ثابت
unattended operation U سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
masters U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
mastered U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
native U زبانی که توسط پردازنده اجرا میشود بدون نیاز به نرم افزار خاص
master U رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
monofuel U سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
condition U 1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
Recent search history Forum search
2New Format
1I need a reference so I came in office on friday to ask you if you can be one of my reference.
1من نیاز به محبت دارم عشقم
1بمعني محدوده ميباشد؟bin آيا كلمه
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
1وحدت شهود از دیدگاه عطار نیشابوری وعلاء الدوله سمنانی
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com