English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (7999 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overlay U پوشش
overlay U اندود
overlay U پوشیدن
overlay U زیادبار کردن
overlay U رویهم قراردادن
overlay U کراوات
overlay U جای گذاشت
overlay U جای گذاشتن
overlay U کاغذ کالک
overlay U کالک
overlay U شفاف
overlay U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlay U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlay U نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlay U ابتدای متن که ذخیره شده است و همزمان با متن چاپ میشود
overlay U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlay U بخش کوچکی از برنامه
overlay U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlay U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
overlay U جایگذاشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
target overlay U کالک هدفها
target overlay U کالک اماج
program overlay U جایگذاشت برنامه
overlay technique U فن استفاده از کالک
overlay technique U فن کالک
overlay segment U قطعه جایگذاشت
operation overlay U کالک عملیاتی
operation overlay U کالک عملیات
original overlay U پوششاصلی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com