English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overlays U پوشش
overlays U اندود
overlays U پوشیدن
overlays U زیادبار کردن
overlays U رویهم قراردادن
overlays U کراوات
overlays U جای گذاشت
overlays U جای گذاشتن
overlays U کاغذ کالک
overlays U کالک
overlays U شفاف
overlays U بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند
overlays U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlays U نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlays U ابتدای متن که ذخیره شده است و همزمان با متن چاپ میشود
overlays U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays U بخش کوچکی از برنامه
overlays U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlays U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
overlays U جایگذاشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com