English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
differently U بطریق دیگر بطور متفاوت
gateways U نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
gateway U نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
alternative U آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
alternatives U آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
warp patterning U طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
different U متفاوت
other than U متفاوت
away U متفاوت
odd and ends U متفاوت
unlike signs U علامتهای متفاوت
continuous tone U نقطههای متفاوت
differentiated products U کالاهای متفاوت
re-route U ارسال در یک متفاوت
re route U ارسال در یک متفاوت
re-routing U ارسال در یک متفاوت
re-routed U ارسال در یک متفاوت
re-routes U ارسال در یک متفاوت
differebtial settlements U نشستهای متفاوت
others U متفاوت دیگری
other U متفاوت دیگری
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
a whole new ball game <idiom> U یک ماجرای کاملا متفاوت
outsize U اندازه متفاوت با عادی
changed U متفاوت ساختن چیزی
another kettle of fish <idiom> U کاملا متفاوت از دیگری
change U متفاوت ساختن چیزی
changes U متفاوت ساختن چیزی
changing U متفاوت ساختن چیزی
far cry <idiom> U چیزی کاملا متفاوت
aliens U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
ranged U تغییر کردن یا متفاوت بودن
alien U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
as different as chalk and cheese <idiom> U مثل فیل و فنجان [متفاوت]
as different as chalk and cheese <idiom> U مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
exceptional U متفاوت ونه مثل همیشه
range U تغییر کردن یا متفاوت بودن
ranges U تغییر کردن یا متفاوت بودن
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
crossfertilize U پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
swim against the tide/current <idiom> U کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
to try something completely new <idiom> U چیزی [روشی ] کاملا متفاوت امتحان کردن
weighted bit U هر بیت با مقدار متفاوت بسته به محل آن در کلمه
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
1 and 2 are poles apart. <idiom> U ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
These pants do not look any different than the others. U به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
dichogamous U دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamic U دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
carrier U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. U اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
carriers U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
gateways U اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
gateway U اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
Pidgin English <idiom> U انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
baud rate U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
abrash U دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
multimodal transport U حمل و نقل توسط چند وسیله حمل متفاوت
scissored wool U پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
auxiliaries U آنچه کمک میکند
constants U آنچه تغییر نمیکند
auxiliary U آنچه کمک میکند
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
contiguous U آنچه اثر می گذارد
exclusive U آنچه شامل نمیشود
authentic U آنچه درست است
biased U آنچه اریب دارد
producing U آنچه تولید میکند
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
constant U آنچه تغییر نمیکند
used U آنچه جدید نیست
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
lightweight U آنچه سنگین نیست
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
incoming U آنچه از خارج می آید
knowledge U آنچه دانسته است
lightweights U آنچه سنگین نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
protective U آنچه حافظت میکند
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
movable U آنچه قابل حرکت است
computable U آنچه قابل محاسبه است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
identity U آنچه کسی یا چیزی است
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
identities U آنچه کسی یا چیزی است
approximating U آنچه تقریبا درست است
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
distant U آنچه در محلی قرار دارد
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
convertible U آنچه قابل تبدیل است
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
efficient U آنچه که خوب کار میکند
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
third U آنچه بعد از دومین می آید
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
malfunction U آنچه کامل کار نکند
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
visible U آنچه قابل دیدن است
malfunctions U آنچه درست کار نکند
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
finished U آنچه کامل شده است
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
malfunction U آنچه درست کار نکند
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
chargeable U آنچه قابل شارژ است
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
availability U آنچه به آسانی بدست آید
flexible U آنچه قابل تغییر است
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
alterable U آنچه قابل تغییر است
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
extensible U آنچه قابل گسترش است
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
controllable U آنچه قابل کنترل است
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
unedited U آنچه ویرایش نشده است
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
transportable U آنچه قابل حمل است
round U آنچه در دایره حرکت میکند
requirements U آنچه مورد نیاز است
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
variable U آنچه قابل تغییر است
variables U آنچه قابل تغییر است
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
audible U آنچه قابل شنیدن است
removable U آنچه قابل جابجایی است
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com