Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chip
U
لپ پریده کردن یا شدن
chip
U
ژتن ریزه
chip
U
تراشه
chip
U
مهرهای که دربازی نشان بردوباخت است
chip
U
ژتون
chip
U
ورقه شدن
chip
U
رنده کردن
chip
U
سیب زمینی سرخ کرده
chip
U
خرده چوب
chip
U
پریدگی فلز زدگی فلز لب پریدگی
chip
U
خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chip
U
پاس بلند قوسی
chip
U
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه
chip
U
کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chip
U
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chip
U
قط عاتی که با هم کاری را انجام می دهند
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip
U
کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
chip
U
وسیلهای که میتواند صدا تولید کند
chip
U
تعداد قط عات روی یک PCB یا یک وسیله
chip
U
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chip in
<idiom>
U
شریک شدن
to chip off
U
ریختن ورقه شدن
to chip off
U
کندن
to chip off
U
وراوردن
on chip
U
مدار ساخته شده روی یک قطعه
chip in
U
contribute=
potato chip
U
باریکه سیب زمینی سرخ کرده
potato chip
U
چیپز
one chip computer
U
کامپیوتر یک تراشهای
music chip
U
مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
microminiature chip
U
تراشه ریزمقیاس
memory chip
U
تراشه حافظه
jumbo chip
U
مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
bargaining chip
U
عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chip
U
مزیت
blue chip
U
سهام مرغوب
blue-chip
U
ژتون ابی رنگ که ارزش زیادی دارد
to chip
[to chop off]
U
لپ پریده شدن
[کردن]
[با ضربه جدا کردن]
[تکه تکه یا ریز ریز کردن]
chip off the old block
<idiom>
U
(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
blue-chip
U
سهام مرغوب
chip shop
U
مغازهایکهدر آنموادخوراکیفروختهمیشود
chip family
U
چند تراشه مربوط به هم
bargaining chip
U
انگیزانه
fragmental chip
U
خرده
fragmental chip
U
براده فلز
chip pocket
U
شیار دندانههای اره
chip of the old block
U
بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
chip enable
U
تواناکننده تراشه
chip board
U
نئوپان
chip axe
U
تیشه
boiling chip
U
سنگ جوش
silicon chip
U
تراشه سیلیسی
silicon chip
U
تراشه سیلیکان
silicon chip
U
تراشه سیلیکن
blue chip
U
ژتون ابی رنگ که ارزش زیادی دارد
chip seal
U
شن بخورد راه دادن
chip select
U
انتخاب تراشه
fragmental chip
U
خاک اره
flow chip
U
براده پیوسته
discontinuous chip
U
براده گسسته
curly chip
U
براده پیچیده
continous chip
U
برادههای قیچی کاری
computer on a chip
U
کامپیوتر روی یک تراشه
chip spreader
U
جاده صاف کن
chip shot
U
ضربه کوتاه
fish and chip shop
U
جائیکهغذاهاییمثل"ماهیسرخشده" "سوسیس"وغیرهمیفروشد
sixteen bit chip
U
تراشه 61 بیتی
thirty two bit chip
U
تراشه 23 بیتی
wood chip wagon
U
واگنتراشهچوب
blue chip personal computer
U
IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com