Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fasts
U
تند
fasts
U
تندرو
fasts
U
سریع السیر
fasts
U
جلد وچابک
fasts
U
رنگ نرو
fasts
U
پایدار باوفا
fasts
U
سفت
fasts
U
روزه
fasts
U
روزه گرفتن
fasts
U
فورا
fasts
U
سطح لغزنده یا سفت
fasts
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
U
محلهای ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن سریع هستند
fasts
U
حافظه سریع و با دستیابی کوتاه برای CPU
fasts
U
روش آسنکرون برای ارسال داده روی شبکه
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fasts
U
کیلو baud میدهد
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com