English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gross space U فضای کلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
marquee U فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
marquees U فضای انتخابی توسط وسیله انتخاب
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
field U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fielded U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fields U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
deposit U چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
deposits U چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
expansion U افزایش درتوان محاسبه و اندازه فضای ذخیره سازی
demand U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demanded U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demands U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
leading U فضای بین خط وط متن چاپ شده یا نمایش داده شده
region U پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
region U فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
regions U پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
regions U فضای مخصوص حافظه یا برنامه یا صفحه نمایش
fragmentation U حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
list U لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list U فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
free U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freed U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
freeing U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
frees U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
manager U بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
managers U بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
desktop U در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
logical U حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
string U فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
volume U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes U کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
erase U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erased U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erases U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
erasing U قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
allocation U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
allocations U تقسیم فضای حافظه یا دیسک یا استفاده از چاپگر یا برنامه یا سیستم عامل یا وسیله به روشهای مختلف
pitch U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches U وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
pack U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
packs U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
partition U فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions U فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
area U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area U بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
areas U گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
areas U بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
areas U اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
clearance U فضای بیکار
clearance U فضای بازی
clearance U هوا فضای خالی فاصله
scanner U فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
scanners U فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
linear U لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
overlay U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlaying U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
overlays U فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
high U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
highest U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
highs U فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
void U فاصله ناخواسته یا فضای خالی در اتصال توسط جوشکاری
void U فضای خالی
statement U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statements U عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
clipboard U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboards U 1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
blank U سفید فضای خالی
blankest U سفید فضای خالی
aerospace U فضای ماوراء جو
aerospace U فضای هوایی
aerospace U فضای هوایی بالای منطقه عملیات
space U فضای خالی
space U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
space U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
space U فضای خالی بین حروف یا خط ها
spaces U فضای خالی
spaces U کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
spaces U میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
spaces U فضای خالی بین حروف یا خط ها
mailbox U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes U فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
register U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registering U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
registers U فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
common U فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
Other Matches
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
vacuity U فضای خالی
deep space U فضای سه بعدی
psychological space U فضای روانی
eucleadian space U فضای اقلیدسی
out of doors U فضای ازاد
phase space U فضای فازی
expanse U فضای زیاد
cylinder capacity U فضای سیلندر
danger space U فضای خطرناک
dead space U فضای مرده
dead space U فضای راکد
masks U پوشاندن فضای
subspace U فضای فرعی
mask U پوشاندن فضای
expanses U فضای زیاد
phase space U فضای فاز
floorage U فضای صحن
open area U فضای ازاد
vacuums U فضای تهی
vacuuming U فضای تهی
floor space U فضای اشکوب
vacuumed U فضای تهی
vacuum U فضای تهی
lacuna U فضای خالی
life space U فضای زیست
image space U فضای تصویر
hollow space U فضای توخالی
fornix U فضای مجوف
out of door U فضای ازاد
free space U فضای ازاد
free space U فضای خالی
lebensraum U فضای حیاتی
work space U فضای دایر
cavity U فضای خالی
cavities U فضای مجوف
open U فضای باز
biosphere U فضای زیست
opens U فضای باز
opened U فضای باز
cavities U فضای خالی
bad break U فضای خالی
atmospheric environement U فضای جوی
reflector space U فضای بازتابی
cavity U فضای مجوف
workspace U فضای کاری
acceleration space U فضای شتاب
airspace U فضای هوایی
covered space U فضای پوشیده
covered space U فضای سر پوشیده
campus U فضای باز
campuses U فضای باز
coordination sphere U فضای کوئوردیناسیون
boot U فضای ترانک
cellarage U فضای زیرزمین
perimeter U فضای احاطه کننده
hair space U فضای باریکی درچاپ
margin U زمان یا فضای اضافی
margins U زمان یا فضای اضافی
inane U چرند فضای نامحدود
glades U فضای میان جنگل
glade U فضای میان جنگل
interstaller space U فضای بین- ستارهای
danger space U فضای هوایی خطرناک
furnace room U فضای داخل کوره
address apace فضای آدرس دهی
hittorf dark space U فضای تاریک کاتد
crookes dark space U فضای تاریک کاتد
cathode glow U فضای روشن کاتد
cathode dark space U فضای تاریک کاتد
fanfares U نمایش در فضای باز
fanfare U نمایش در فضای باز
drift space U فضای تبدیل تحمیل
catcher space U فضای اوسیلاسیون زای
buncher space U فضای تحمیل سرعتی
perimeters U فضای احاطه کننده
aston dark space U فضای تاریک استن
crookes dark space U فضای تاریک هیتورف
floor space occupied U فضای مورد نیاز
faraday dark space U فضای تاریک فارادی
foresheets U فضای جلوی قایق
anode dark space U فضای تاریک اند
airspace control U کنترل فضای هوایی
hittorf dark space U فضای تاریک هیتورف
payload space U فضای بار مفید
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
phase space cell U پیل فضای فاز
vector space U فضای برداری [ریاضی]
linear space U فضای خطی [ریاضی]
vector space U فضای خطی [ریاضی]
Euclidean space U فضای اقلیدسی [ریاضی]
the infinite space U فضای بیکران لاینتاهی
to close airspace U محصورکردن فضای هوایی
landscape garden U طراحی فضای سبز
linear space U فضای برداری [ریاضی]
airspace [over a country] U فضای هوایی [در کشوری]
metric space U فضای متری [ریاضی]
trough of the sea U فضای میان دو موج
metric space U فضای متریک [ریاضی]
topological space U فضای توپولوژیک [ریاضی]
memory address space U فضای نشانی حافظه
loading space U فضای قابل بارگیری
runout U فضای عمل یک سیستم
open cut U حفاری در فضای باز
compacted U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
air-hole U [تهویه فضای خالی سرداب]
pre-Hilbert space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
bossing U [فضای خالی زیر پنجره]
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
compact U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacting U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
to close airspace U مسدود کردن فضای هوایی
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
inner product space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
cod U فضای داخل خلیج یادریاچه
compacts U چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
fifo U فضای ذخیره سازی موقت
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
broadcast U توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
broadcasts U توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
deep space U فضای خارج از منضومه شمسی
dead space U زاویه بیروح فضای کور
hyphenated U نوشته شده با فضای خالی
space above property U فضای قسمت بالای ملک
user area U فضای مخصوص استفاده کننده
it takes much room U فضای زیادی را اشغال میکند
outer space U فضای خارج از هوا یا جوزمین
caret U نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
road space U فضای اشغالی از جاده به وسیله ستون
anode glow U شعله مثبت فضای روشن اند
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
capacities U فضای فراهم برای ذخیره سازی
capacity U فضای فراهم برای ذخیره سازی
gap U فضای بین دادههای ذخیره شده
inputted U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
gaps U فضای بین دادههای ذخیره شده
claustrophobia U مرض ترس از فضای تنگ ومحصور
storage U چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
plenums U فضای اشغال شده بوسیله ماده
marks U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
plenum U فضای اشغال شده بوسیله ماده
zaps U حذف داده موجود در فضای کاری
zapping U حذف داده موجود در فضای کاری
zapped U حذف داده موجود در فضای کاری
mark U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
zap U حذف داده موجود در فضای کاری
input U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
annulus U فضای بین دوایر متحد المرکز
fills U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
fill U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
operand U فضای یک عملوند در دستور برنامه نویسی
immediate U فضای حافظه اصلی و سریع در کامپیوتر
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
land scaping U محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
worked U فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
work U فضای حافظه که اپراتور اشغال کرده است
quadding U درج فضای خالی در متن برای پر کردن خط
compress U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compresses U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing U فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
gaps U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
gap U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
compacting U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
space heater U بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
to occupy much space U فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
break U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
virtual U آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
compacts U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compacted U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
compact U کاهش فضای ذخیره شده توسط چیزی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
breaks U ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
storage U فضای لازم برای ذخیره سازی داده
gutters U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
scabbing U بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
ante-choir U [فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
dense index U لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
IAS U فضای حافظه اصلی با سرعت بالا در سیتم کامپیوتری
gap U فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
broken stowage U فضای خالی اطراف امادها وبارها در داخل کشتی
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
mezzanine space U فضای مخصوص گردش هوادر بالای سقف انبار
cpi U تعداد حروف چاپ شده که در فضای یک اینچ جا می گیرد
gutter U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
content addressable addressing U پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
gaps U فضای خالی نوار مغناطیسی بین دو رکورد متمادی
drum U نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
intermediate U فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
emptier U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty U فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com