English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fills U پر کردن
fills U سیر کردن
fills U نسخه پیچیدن
fills U پر شدن
fills U انباشتن اکندن
fills U باد کردن
fills U خاکریزی
fills U خاکریز
fills U تار
fills U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fills U پر کردن یا شدن
fills U اجرا کردن بزرگ شدن
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills U پر کردن چیزی
fills U رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
fills U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He that blows in the dust fills his eyes. <proverb> U کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com