Total search result: 201 (19 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
cascade carry U |
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
carrying U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
 |
 |
carried U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
 |
 |
carry U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
 |
 |
carries U |
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی |
 |
 |
ripple through carry U |
عملیاتی که رقم نقلی خروجی از جمع و رقم نقلی ورودی ایجاد کند |
 |
 |
fullest U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
full U |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
look ahead U |
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند |
 |
 |
cascaded carry U |
رقم نقلی ابشاری |
 |
 |
carry U |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
 |
 |
carrying U |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
 |
 |
carries U |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
 |
 |
carried U |
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده |
 |
 |
timed U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
time U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
times U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
tdm U |
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد |
 |
 |
flag U |
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع |
 |
 |
flags U |
نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع |
 |
 |
auctioneering device U |
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند |
 |
 |
fullest U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
full U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
analog U |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
 |
 |
adaptive channel allocation U |
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است |
 |
 |
analogue U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
 |
 |
analogues U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
 |
 |
input preamplifier U |
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی |
 |
 |
induce U |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
 |
 |
induces U |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
 |
 |
quantize U |
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند |
 |
 |
induced U |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
 |
 |
inducing U |
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور |
 |
 |
input signal U |
سیگنال ورودی |
 |
 |
toxicosis U |
بیماری ناشی از خوردن زهر ایجاد مسمومیت |
 |
 |
input function U |
تابع سیگنال ورودی |
 |
 |
scan U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
scans U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
scanned U |
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB |
 |
 |
answers U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
 |
 |
answering U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
 |
 |
answer U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
 |
 |
answered U |
پاسخ دادن به یک سیگنال و ایجاد یک خط ارتباطی |
 |
 |
amplification U |
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی |
 |
 |
inhibits U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
 |
 |
inhibit U |
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند |
 |
 |
transmitters U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
 |
 |
transmitter U |
وسیلهای که سیگنال ورودی را می گیرد , پردازش میکند |
 |
 |
partial carry U |
فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم |
 |
 |
analog U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
 |
 |
and U |
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست |
 |
 |
analogues U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
 |
 |
input/output U |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
 |
 |
analogue U |
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است |
 |
 |
bell character U |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
 |
 |
distorts U |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
 |
 |
distort U |
معرفی اختلافات نامط لوب بین سیگنال ورودی و خروجی یک وسیله |
 |
 |
high U |
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود |
 |
 |
highs U |
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود |
 |
 |
highest U |
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود |
 |
 |
waiting state U |
وضعیت کامپیوتر که در آن برنامه درخواست ورودی یا سیگنال میکند پیش از ادامه اجرا |
 |
 |
quantizer U |
وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است |
 |
 |
quiescent U |
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد |
 |
 |
converter U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
 |
 |
analog U |
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
 |
 |
convertor U |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
 |
 |
red, green, blue U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند |
 |
 |
input/output U |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
 |
 |
composite video U |
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند |
 |
 |
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
analogue U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
 |
 |
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
analogues U |
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود |
 |
 |
RGB display U |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند |
 |
 |
coincidence circuit U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
coincidence element U |
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |
 |
 |
composite video U |
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند |
 |
 |
lasers U |
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی |
 |
 |
laser U |
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی |
 |
 |
unclocked U |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
 |
 |
logic U |
مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |
 |
 |
originative U |
ایجاد کننده |
 |
 |
worker U |
ایجاد کننده |
 |
 |
causer U |
ایجاد کننده |
 |
 |
processor U |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
 |
 |
clamper U |
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود |
 |
 |
cpu U |
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است |
 |
 |
half U |
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد |
 |
 |
alternation U |
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند |
 |
 |
thallogenous U |
ایجاد کننده تالیوم |
 |
 |
recreative U |
دوباره ایجاد کننده |
 |
 |
siliciferous U |
ایجاد کننده سیلیکون |
 |
 |
goitrogenic U |
ایجاد کننده گواتر |
 |
 |
swisher U |
ایجاد کننده صدای فش فش |
 |
 |
goiterogenic U |
ایجاد کننده گواتر |
 |
 |
input limiter U |
محدود کننده ورودی |
 |
 |
input amplifier U |
تقویت کننده ورودی |
 |
 |
wiring U |
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها |
 |
 |
external U |
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله |
 |
 |
externals U |
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله |
 |
 |
transphasor U |
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است |
 |
 |
genesis U |
پسوند بمعنی ایجاد کننده |
 |
 |
hypnogenetic U |
ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم |
 |
 |
neurogenic U |
ایجاد کننده بافت عصبی |
 |
 |
integrator U |
ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام |
 |
 |
seminiferous U |
ایجاد کننده بذر یا نطفه |
 |
 |
DSR U |
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد |
 |
 |
input output controller U |
کنترل کننده ورودی- خروجی |
 |
 |
answered U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
 |
 |
answering U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
 |
 |
answers U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
 |
 |
answer U |
زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد |
 |
 |
tetanic U |
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی |
 |
 |
snow machine U |
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی |
 |
 |
goitrogenic U |
ایجاد کننده تورم غده تیروئید |
 |
 |
inlet guide vane U |
تیغههای خنک کننده جریان ورودی |
 |
 |
present perfect U |
مربوط به ماضی نقلی ماضی نقلی |
 |
 |
enter U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
 |
 |
entered U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
 |
 |
enters U |
کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن |
 |
 |
processor U |
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود |
 |
 |
analog U |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
de bounce U |
مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |
 |
 |
signing on U |
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده |
 |
 |
low cycle fatigue U |
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه |
 |
 |
tortious liability U |
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی |
 |
 |
trellis coding U |
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند |
 |
 |
carries U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
carried U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
carrying U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
carry U |
سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها |
 |
 |
analogues U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
analogue U |
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
 |
 |
feep U |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
 |
 |
countervailing power U |
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود |
 |
 |
form utility U |
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود |
 |
 |
ethernet U |
مربوط به استاندارد jeee که بیان کننده روش ارسال سیگنال و پروتکلهای شبکه محلی است |
 |
 |
returning U |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
 |
 |
layout U |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
 |
 |
return U |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
 |
 |
layouts U |
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ |
 |
 |
returns U |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
 |
 |
returned U |
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد |
 |
 |
cascade U |
ابشاری |
 |
 |
cascaded U |
ابشاری |
 |
 |
tandom U |
ابشاری |
 |
 |
dunk shot U |
گل ابشاری |
 |
 |
cascading U |
ابشاری |
 |
 |
cascades U |
ابشاری |
 |
 |
sampled U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
 |
 |
sample U |
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود |
 |
 |
queueing U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queue U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queues U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
queued U |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
 |
 |
devices U |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
 |
 |
device U |
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری |
 |
 |
slam dunk U |
گل ابشاری محکم |
 |
 |
stuff shot U |
شوت ابشاری |
 |
 |
cascade connection U |
اتصال ابشاری |
 |
 |
tandom connection U |
اتصال ابشاری |
 |
 |
tandem connection U |
اتصال ابشاری |
 |
 |
cascaded U |
اتصال سری ابشاری |
 |
 |
cascade U |
اتصال سری ابشاری |
 |
 |
cascading U |
اتصال سری ابشاری |
 |
 |
cascades U |
اتصال سری ابشاری |
 |
 |
vertical U |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
 |
 |
record U |
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه |
 |
 |
modulator U |
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |
 |
 |
ADPCM U |
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی |
 |
 |
netblock U |
ابشاری که نیاز به دفاع ندارد |
 |
 |
degradation U |
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی |
 |
 |
DCD U |
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است |
 |
 |
noise U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
 |
 |
noises U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
 |
 |
sample size U |
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود |
 |
 |
Hayes Corporation U |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
 |
 |
peripheral U |
مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی |
 |
 |
carrying U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
 |
 |
carries U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
 |
 |
carry U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
 |
 |
carried U |
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده |
 |
 |
coincidence circuit U |
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود |
 |
 |
quadruplex U |
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال |
 |
 |
bulk U |
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند |
 |
 |
historical U |
نقلی |
 |
 |
traditionary U |
نقلی |
 |
 |
carrier U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
 |
 |
carriers U |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
 |
 |
ActiveX U |
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک |
 |
 |
JK flip flop U |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
 |
 |
carrying U |
رقم نقلی |
 |
 |
carries U |
رقم نقلی |
 |
 |
carry U |
رقم نقلی |
 |
 |
carried U |
رقم نقلی |
 |
 |
gate U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
 |
 |
gates U |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
 |
 |
hash U |
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها |
 |
 |
drop down list box U |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
 |
 |
hash U |
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد |
 |