Total search result: 201 (15 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
Could you repeat what you said, please? U |
میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟ |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . U |
درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] . |
 |
 |
fractal <adv.> <noun> O |
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد |
 |
 |
repeat U |
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو |
 |
 |
repeats U |
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو |
 |
 |
Please check the ... |
لطفا ... را کنترل کنید. |
 |
 |
Full tank, please. |
لطفا باک را پر کنید. |
 |
 |
Please check the water. |
لطفا آب را کنترل کنید. |
 |
 |
Please heat up my food. U |
لطفا" غذایم را داغ کنید |
 |
 |
Please consider my suggestion. U |
لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید |
 |
 |
Please don't wake me until 9 o'clock! U |
لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید! |
 |
 |
Please call the police. |
لطفا پلیس را خبر کنید. |
 |
 |
Please check the oil. |
لطفا روغن را کنترل کنید. |
 |
 |
Please get it off ! [Please clean it up !] U |
لطفا این را پاک کنید ! |
 |
 |
Please have my bill ready. |
لطفا صورتحسابم را آماده کنید. |
 |
 |
Please sign here. |
لطفا اینجا را امضا کنید. |
 |
 |
Please check the battery. |
لطفا باطری را کنترل کنید. |
 |
 |
Please open this bag. |
لطفا این کیف را باز کنید. |
 |
 |
Move along, please! [in a crowd] U |
لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی] |
 |
 |
Please partake of this meal . U |
لطفا" از این غذا صرف کنید |
 |
 |
Please check the spear tyre, too. |
لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید. |
 |
 |
repeats U |
تکرار کنید |
 |
 |
repeat U |
تکرار کنید |
 |
 |
Please warm up this milk . warm and sincere greetings . U |
لطفا" این شیر را قدری گرم کنید |
 |
 |
loops U |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
 |
 |
looped U |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
 |
 |
loop U |
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود |
 |
 |
Would you call the head waiter, please? U |
لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟ |
 |
 |
Would you change the tyre please? U |
آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟ |
 |
 |
Take this luggage to the taxi, please. |
لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید. |
 |
 |
Would you change the lamp please? U |
آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟ |
 |
 |
Would you post this for me, please? U |
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟ |
 |
 |
Take this luggage to the bus, please. |
لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید. |
 |
 |
Please supply the facts relevant to the case. U |
لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید |
 |
 |
Come again <idiom> |
دوباره تکرار کن. |
 |
 |
seconding U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
seconded U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
seconds U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
second U |
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود |
 |
 |
ibidem U |
تکرار میشود |
 |
 |
cyclic U |
عملی که مرتب تکرار میشود |
 |
 |
iterative process U |
فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد |
 |
 |
echolalia U |
تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود |
 |
 |
that will be the day <idiom> U |
چیزی که هرگز تکرار نخواهد شد |
 |
 |
typematic U |
هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد |
 |
 |
for next loop U |
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند |
 |
 |
endless U |
بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود |
 |
 |
brush up on something <idiom> U |
تکرار(مرور)چیزی که ازقبل یادگرفته شده |
 |
 |
the man to whom you spoke U |
مردی که باوسخن گفتید |
 |
 |
controlling U |
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود |
 |
 |
controls U |
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود |
 |
 |
control U |
مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود |
 |
 |
leitmotif U |
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری |
 |
 |
leitmotive U |
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری |
 |
 |
Things will turn out all right! U |
همه چیز دوباره خوب میشود! |
 |
 |
right U |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
 |
 |
righted U |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
 |
 |
righting U |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
 |
 |
holds U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله |
 |
 |
hold U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله |
 |
 |
retracing U |
ردپای چیزی را دوباره گرفتن |
 |
 |
retrace U |
ردپای چیزی را دوباره گرفتن |
 |
 |
second thought <idiom> U |
دوباره به چیزی فکر کردن |
 |
 |
retraced U |
ردپای چیزی را دوباره گرفتن |
 |
 |
retraces U |
ردپای چیزی را دوباره گرفتن |
 |
 |
refresh U |
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود |
 |
 |
refreshed U |
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود |
 |
 |
refreshes U |
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود |
 |
 |
persistent offender U |
مجرم مصر به تکرار جرم در CL هر گاه کسی پس ازرسیدن به 12 سال سه بارمرتکب جرایمی که مجازاتشان حبس است بشودمشمول تجدید مجازات میشود |
 |
 |
think better of <idiom> U |
رسیدگی دوباره به چیزی وتصمیمگیری بهتر |
 |
 |
Back to the drawing board <idiom> U |
[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد] |
 |
 |
quotes U |
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع |
 |
 |
quote U |
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع |
 |
 |
quoted U |
تکرار کلمات توسط مشخص دیگری , تکرار عدد مرجع |
 |
 |
loops U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
 |
 |
looped U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
 |
 |
loop U |
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود |
 |
 |
repeater coil U |
سیم پیچ تکرار کننده صدا کوبیل تکرار |
 |
 |
destination U |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
 |
 |
destinations U |
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود |
 |
 |
destructive addition U |
عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد |
 |
 |
recidivism U |
تکرار جرم یا تکرار عمل ضداجتماعی |
 |
 |
repeat U |
تکرار کردن تکرار شدن |
 |
 |
repeats U |
تکرار کردن تکرار شدن |
 |
 |
he knows a thing or two U |
یک چیزی سرش میشود |
 |
 |
Thanks for calling back. U |
با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.] |
 |
 |
adding U |
اضافه کنید زیاد کنید |
 |
 |
add U |
اضافه کنید زیاد کنید |
 |
 |
adds U |
اضافه کنید زیاد کنید |
 |
 |
connexions U |
اتصال یا چیزی که متصل میشود |
 |
 |
connection U |
اتصال یا چیزی که متصل میشود |
 |
 |
disposable U |
چیزی که پس از استفاده دور انداخته میشود |
 |
 |
deusexmachina U |
شخص یا چیزی که بطور غیرمترقبه فاهر میشود |
 |
 |
dedicatee U |
کسیکه چیزی باوپیشکش یابنام اووقف میشود |
 |
 |
prescan U |
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید |
 |
 |
nine days wonder U |
چیزی که جند صباحی تازگی داردو پس از ان زودفراموش میشود |
 |
 |
revived U |
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن |
 |
 |
revive U |
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن |
 |
 |
revives U |
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن |
 |
 |
reeducate U |
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن |
 |
 |
dragrope U |
طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود |
 |
 |
unregenerated U |
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار |
 |
 |
reship U |
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن |
 |
 |
unregenerate U |
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار |
 |
 |
deletion U |
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد |
 |
 |
regaining U |
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به |
 |
 |
regain U |
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به |
 |
 |
regained U |
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به |
 |
 |
regains U |
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
reactive mode U |
حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود |
 |
 |
electronic U |
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند |
 |
 |
screened U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
screens U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
screen U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
screening, screenings U |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
 |
 |
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
reopened U |
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل |
 |
 |
reopening U |
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل |
 |
 |
reopens U |
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل |
 |
 |
reopen U |
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل |
 |
 |
gyro repeater U |
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو |
 |
 |
import U |
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود |
 |
 |
imported U |
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود |
 |
 |
importing U |
1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود |
 |
 |
graciously U |
لطفا" |
 |
 |
patronizingly U |
لطفا |
 |
 |
prithee U |
لطفا |
 |
 |
Please stand up ! U |
لطفا" بایستید ! |
 |
 |
With milk, please. |
لطفا با شیر. |
 |
 |
Your passport, please. |
لطفا گذرنامتان. |
 |
 |
Tickets, please. |
لطفا بلیت. |
 |
 |
deigned U |
لطفا پذیرفتن |
 |
 |
deign U |
لطفا پذیرفتن |
 |
 |
vouchsafing U |
لطفا حاضرشدن |
 |
 |
vouchsafes U |
لطفا حاضرشدن |
 |
 |
vouchsafed U |
لطفا حاضرشدن |
 |
 |
deigning U |
لطفا پذیرفتن |
 |
 |
deigns U |
لطفا پذیرفتن |
 |
 |
vouchsafe U |
لطفا حاضرشدن |
 |
 |
redintegrate U |
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن |
 |
 |
I'd like breakfast, please. |
لطفا صبحانه میخواهم. |
 |
 |
I'd like a dessert, please. |
لطفا دسر میخواهم. |
 |
 |
PLease let me know(notiffy me). U |
لطفا" به من خبر بدهید |
 |
 |
please U |
سرگرم کردن لطفا |
 |
 |
Stand back, please ! U |
لطفا"عقب با یستید |
 |
 |
The bill, please. |
لطفا صورت حساب. |
 |
 |
Something light, please. |
لطفا یک چیز سبک. |
 |
 |
Please let me know. U |
لطفا"به من اطلاع دهید |
 |
 |
Some sugar, please. |
لطفا مقداری شکر. |
 |
 |
No milk, please. |
لطفا بدون شیر. |
 |
 |
Please make yourself comfortable. U |
لطفا" راحت باشید |
 |
 |
pleases U |
سرگرم کردن لطفا |
 |
 |
Please come down(downstairs). U |
لطفا"بفرمایید پایین |
 |
 |
kindly U |
لطفا از روی مرحمت |
 |
 |
Please fetch the book. U |
لطفا"بروکتاب رابیاور |
 |
 |
Hold the line, please! U |
لطفا گوشی را نگه دارید! |
 |
 |
Please reply as a matter of urgency. U |
لطفا فوری پاسخ دهید. |
 |
 |
condescendingly U |
ازروی فروتنی یامهربانی لطفا |
 |
 |
A pot of tea for 4, please. |
لطفا یک قوری چایی 4 نفره. |
 |
 |
Please do not touch! U |
لطفا دست نزن [نزنید] ! |
 |
 |
A ticket to Bath, please. |
لطفا یک بلیت به شهر باته. |
 |
 |
I want one of these please. |
لطفا من یکی از اینها را میخواهم. |
 |
 |
I'd like a cup of coffee, please. |
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم. |
 |
 |
Stop here, please. |
لطفا همینجا نگه دارید. |
 |
 |
Please get me a taxi. |
لطفا یک تاکسی برایم بگیرید. |
 |
 |
Please give me this one . U |
این یکی را لطفا" بدهید |
 |
 |
Please let me in on your affairs . U |
لطفا" مرا در کارهایتان واردکنید |
 |
 |
Please pass round the fruit . U |
لطفا" میوه را دور بگردانید |
 |
 |
Please answer the telephone. U |
لطفا" جواب تلفن را بدهید |
 |
 |
Please keep me posted(informed). U |
لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید ) |
 |
 |
Please write down your new address . U |
لطفا" آدرس جدیدتان را بنویسید |
 |
 |
Please turn left now. U |
لطفا حالا شما به چپ بپیچید. |
 |
 |
Please show me the way out I'll show you ! U |
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید |
 |
 |
echoed U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echo U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoes U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
echoing U |
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود |
 |
 |
forms U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
form U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
formed U |
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود |
 |
 |
perfoliate U |
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود |
 |
 |
traces U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
traced U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
averaging U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
trace U |
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود |
 |
 |
averages U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
averaged U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
average U |
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود |
 |
 |
load U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
loads U |
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
softer U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
softest U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
dummy U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
dummies U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
soft U |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
 |
 |
Can you give me the key, please? U |
لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟ |
 |
 |
Two coffees please . U |
لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید ) |
 |
 |
A cup of tea with lemon, please. |
لطفا یک فنجان چای با لیمو ترش. |
 |