|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
Total search result: 23 (7051 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
---|---|---|---|
seconds U | دوم | ||
seconds U | دومی | ||
seconds U | ثانی | ||
seconds U | دومین بار ثانوی | ||
seconds U | مجدد | ||
seconds U | ثانیه | ||
seconds U | پشتیبان کمک | ||
seconds U | لحظه | ||
seconds U | درجه دوم بودن دوم شدن | ||
seconds U | پشتیبانی کردن تایید کردن | ||
seconds U | مددکار بوکسور | ||
seconds U | نفر بعد ازسر گروه | ||
seconds U | دستیار شطرنج باز | ||
seconds U | تالی | ||
seconds U | ثانوی | ||
seconds U | کامپیوتری که از ترانزیستوربه جای لامپ استفاده کند | ||
seconds U | دستوری که حاوی آدرس است که عملوند در آن ذخیره شده است | ||
seconds U | مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست | ||
seconds U | که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود | ||
seconds U | که پس از اولین می آید | ||
seconds U | ثانیه ها | ||
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
Other Matches | |||
in 0 seconds U | در فرف ده ثانیه | ||
bits per seconds U | بیت در ثانیه |
Recent search history | Forum search | |||
|
||||
|