English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auxiliary storage U حافظه کمکی ذخیره سازی کمکی
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
internal sort U مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
auxiliary memory U حافظه کمکی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
magnetic tape memory U حافظه نوار مغناطیسی
magnetic store U حافظه یا منبع مغناطیسی
magnetic film memory U حافظه با فیلم مغناطیسی
magnetic drum memory U حافظه با درام مغناطیسی
magnetic disk memory U حافظه با دیسک مغناطیسی
magnetic core memory U حافظه چنبرهای مغناطیسی
magnetic matrix memory U حافظه ماتریس مغناطیسی
magnetic bubble memory U حافظه حبابی مغناطیسی
magnetic drum U طبلک مغناطیسی درام حافظه
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
magnetic drum file memory U درام مغناطیسی حافظه بزرگ
magnetic delay U تاخیر توسط حافظه مغناطیسی
assembly U نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
dynamically U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
paging U فرمولی که مدیریت حافظه حافظه به صفحات اختصاص میدهد. و نیز انتقال بین حافظه پشتیبان و حافظه اصلی به روش کار را بر عهده دارد
ferrite core U ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
filing U 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
format U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
formats U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
auxiliary operation U عملیات کمکی عملکرد کمکی
physical U آدرس حافظه که مط ابق با محل حافظه سخت افزاری در رسانه حافظه است
backward read U یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
virtual U حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchanging U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
SDRAM U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
MMU U مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
expanded memory system U دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
synchronised U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
blue key U نقطه کمکی ابی برای تنظیم عکس در موقع فاهر کردن فیلم
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
semi processed data U داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
order U مرتب کردن
tidies U مرتب کردن
tidied U مرتب کردن
graduate U مرتب کردن
tidier U مرتب کردن
regularises U مرتب کردن
regularized U مرتب کردن
regularised U مرتب کردن
collocating U مرتب کردن
regularizes U مرتب کردن
regularizing U مرتب کردن
collocated U مرتب کردن
collocates U مرتب کردن
tidying U مرتب کردن
regularising U مرتب کردن
tidy U مرتب کردن
put straight U مرتب کردن
collocate U مرتب کردن
tidiest U مرتب کردن
regularize U مرتب کردن
collated U مرتب کردن
arranging U مرتب کردن
arranges U مرتب کردن
draw up U مرتب کردن
arranged U مرتب کردن
concerts U مرتب کردن
graduates U مرتب کردن
marshal U مرتب کردن
arrange U مرتب کردن
concert U مرتب کردن
straighten up <idiom> U مرتب کردن
collates U مرتب کردن
cleans U مرتب کردن
collate U مرتب کردن
cleanest U مرتب کردن
clear up U مرتب کردن
graduating U مرتب کردن
cleaned U مرتب کردن
to map out U مرتب کردن
clean U مرتب کردن
fix up U مرتب کردن
lineup U مرتب کردن
marshalled U مرتب کردن
to put to rights U مرتب کردن
marshals U مرتب کردن
to cleanvp U مرتب کردن
set in order U مرتب کردن
marshaling U مرتب کردن
collating U مرتب کردن
marshaled U مرتب کردن
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
redd U مرتب کردن رهاساختن
selection sort U مرتب کردن گزینشی
ripple sort U مرتب کردن موجی
quicksort U مرتب کردن سریع
sets U نهادن مرتب کردن
to fix up U مرتب کردن جادادن
reorder U دوباره مرتب کردن
set U نهادن مرتب کردن
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
setting up U نهادن مرتب کردن
tree sort U مرتب کردن درختی
data processing U مرتب کردن داده ها
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
squaring U مرتب کردن کلاه
internal sort U مرتب کردن درونی
shipshape U مرتب کردن منظم
squares U مرتب کردن کلاه
squared U مرتب کردن کلاه
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
block sort U مرتب کردن بلاکی
square U مرتب کردن کلاه
collating sort U مرتب کردن داده
bubble sort U مرتب کردن حبابی
extend U فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends U فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending U فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
cylindrically U استوانهای
cylindrical U استوانهای
cylinderical U استوانهای
cylindric U استوانهای
transfers U سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer U سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring U سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
pipelines U حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
pipeline U حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
dual U حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
registering U ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
registers U ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
register U ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
Training makes the memory absorb more. U آموزش [ورزش حافظه] باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
paging U روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
access time U زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
poked U دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
pokes U دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poking U دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poke U دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
exchange sorting algorithm U مرتب کردن به روش حبابی
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
clear the decks <idiom> U همه جارا مرتب کردن
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
polyphase sort U مرتب کردن چند فازی
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
multifile sorting U مرتب کردن چند فایلی
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com