English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
synchronises U همگاه بودن
synchronises U همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronises U انطباق زمانی داشتن
synchronises U همدور کردن
synchronises U همزمان کردن
synchronises U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronises U سنکرون کردن
synchronises U مطابق بودن
synchronises U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronises U هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronises U با هم اتصال دادن
synchronises U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises U اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com