English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (9390 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
synchronising U همگاه بودن
synchronising U همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronising U انطباق زمانی داشتن
synchronising U همدور کردن
synchronising U همزمان کردن
synchronising U همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت
synchronising U سنکرون کردن
synchronising U مطابق بودن
synchronising U همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronising U هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronising U با هم اتصال دادن
synchronising U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising U اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com