English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (7659 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mediums U محیط کشت
mediums U میانجی واسطه
mediums U وسیله
mediums U متوسط معتدل
mediums U رسانه
mediums U واسطه
mediums U متوسط
mediums U مقدار متوسط
mediums U معدل
mediums U واسطه دلال
mediums U وسیله انجام کار
mediums U حد وسط
mediums U میانه
mediums U ملا "
mediums U محیط
mediums U میانی
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
mediums U رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
mediums U هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
mediums U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
mediums U وسط یا میانگین
mediums U واسط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com