English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
apron U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
aprons U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bed plate U صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
checks U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
checked U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
bulk head U دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
erosion control U جلوگیری از فرسایش
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
localtalk U استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
reventment U روکش کردن سطح زمین به منظور جلوگیری از فرسایش ناشی از باد و باران
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
jetty U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
jetties U سنگ چینی یا تیربندی که در مقابل فرسایش درهنگام لاروبی انجام میشود
security countermeasures U اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
it is made U ساخته میشود
rill erosion U این نوع فرسایش دراولین بسترفرسایش یافته بصورت جوی دیده میشود
heparin U که در کبد ساخته میشود
attrition rate U میزان کاهش توان رزمی نواخت فرسایش سرعت فرسایش
mysticism U در عرصه سیاست به استفاده ازروشهای پیچیده و اسرارامیزدر تاسیسات سیاسی اطلاق میشود
productive U مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
gyle U مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
viaducts U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
viaduct U پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
guard rail U نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
meerschaum U هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
billycock U نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
india paper U کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
branch cutoff U دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
bed plate U پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
ransoms U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
ransom U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
bounce U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounced U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounces U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
microprocessors U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
microprocessor U UPC با کلمات با اندازه بزرگ که با اتصال یک عدد با بلاکهای سایز کوچک ساخته میشود
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush funds U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
language U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages U زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
exchange control U جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
conscious error U خطای اپراتور که به سرعت تشخیص داده میشود ولی درهمان زمان قابل جلوگیری از آن نیست
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
bed drop or bod fall U اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
clipboards U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard U قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
compressor bleed air U هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
caretaker status U وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
de bounce U جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
filigree U تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
clean U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleanest U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
cleaned U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleans U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
palnut U مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
fibre optics U لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
electroluminescent U صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
arid erosion U فرسایش مناطق خشک فرسایش مناطق کم اب
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
protective barrier U سد حفافتی
protective U حفافتی
protective deck U پل حفافتی نا
guards U نرده حفافتی
security controls U کنترلهای حفافتی
preventive U ماده حفافتی
security countermeasures U پیشگیریهای حفافتی
security files U فایلهای حفافتی
shielding parameter U پارامتر حفافتی
shielding constant U ثابت حفافتی
shielding effect U اثر حفافتی
security program U برنامه حفافتی
rock facing U سنگریز حفافتی
protective cover U پوشش حفافتی
mimetism U تقلید حفافتی
protective equipment U تجهیزات حفافتی
protective fire U اتش حفافتی
protective ground U زمینه حفافتی
guard U نرده حفافتی
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
preventive measure U اندازه حفافتی
guarding U نرده حفافتی
protective pitching U سنگریز حفافتی
protective measure U اندازه حفافتی
protect bit U ذره حفافتی
protective coloring U رنگینگی حفافتی
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
delamination U لایه لایه شدن
delamination U لایه لایه شدگی
delamination U لایه لایه کردن
delaminate U لایه لایه شدن
argillite U خاک رس لایه لایه
lamination U لایه لایه سازی
interlayer U لایه بین دو لایه
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
security council U شورای حفافتی یکان
pitching U فکافته سنگچین حفافتی
firepower umberella U چتر حفافتی اتش
protective earthing U زمین کردن حفافتی
bed beaching U سنگ چین حفافتی کف
safeguarded U قفل حفافتی یا تامین دار
seapainter U طناب حفافتی قایق ناو
safeguards U قفل حفافتی یا تامین دار
protective U زره حفافتی محافظت کننده
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
safeguarding U قفل حفافتی یا تامین دار
safeguard U قفل حفافتی یا تامین دار
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
depletion U فرسایش
attrition U فرسایش
fraying U فرسایش
wear U فرسایش
abrasions U فرسایش
erosion U فرسایش
wears U فرسایش
abrasion U فرسایش
wind erosion U فرسایش بادی
weathring test U ازمایش فرسایش
bioerosion U فرسایش زیستی
attrition U فرسایش نیروها
weathering U فرسایش در اثرهوا
accelerated erosion U فرسایش تشدیدی
precession U فرسایش لوله
shore erosion U فرسایش ساحلی
erosion U فرسایش وسایل
internal erosion U فرسایش داخلی
beach erosion U فرسایش ساحلی
natural erosion U فرسایش نابهنجار
natural erosion U فرسایش طبیعی
nuclear corrosion U فرسایش هستهای
pot hole U دیگ فرسایش
rill erosion U فرسایش شیاری
gully erosion U فرسایش خندقی
concrete erosion U فرسایش بتن
sheet washing U فرسایش سطحی
erodible U قابل فرسایش
erodibility U قابلیت فرسایش
sheet washing U فرسایش رویی
scuffed U خراش فرسایش
spark erossion U فرسایش الکتریکی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
scuff U خراش فرسایش
soil erosion U فرسایش خاک
surface erosion U فرسایش سطحی
erosive U فرسایش دهنده
sever erosion U فرسایش نابهنجار
selective erosion U فرسایش انتخابی
scuffs U خراش فرسایش
scuffing U خراش فرسایش
elutriation U شستشو با اب فرسایش انتخابی
geologic erosion U فرسایش زمین شناسی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
electroerosive U فرسایش قوس الکتریکی
attenuation U فرسایش انرژی موج
abrasion of surface U فرسایش سطح فرش
wear U فرسایش خوردگی جنگ افزارها
weatherability U قابلیت عدم فرسایش در هوا
wears U فرسایش خوردگی جنگ افزارها
rain wash U فرسایش ناشی از ریزش باران
corrosion U زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
restraints U نیروی خستگی یا فرسایش بار
restraint U نیروی خستگی یا فرسایش بار
interlocked U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlock U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
maintenance U تاسیسات
installations U تاسیسات
facilities U تاسیسات
plants U تاسیسات
plant U تاسیسات
services U تاسیسات
facility U تاسیسات
installation U تاسیسات
planation U مسطح شدن زمین در اثر فرسایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com