English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interlocking U بهم پیوستن
interlocking U در هم گیرکردن
interlocking U بهم ارتباط داشتن
interlocking U بهم قفل کردن
interlocking U درهم بافتن
interlocking U بهم پیچیدن
interlocking U متصل شدن
interlocking U پیوستن
interlocking U اتصال دادن تزویج شدن
interlocking U بلوکه شدن
interlocking U قفل شدن
interlocking U مسدودشدن بلوکه
interlocking U سد
interlocking U قفل
interlocking U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking U همبند کردن
interlocking U بافت با قلاب
interlocking U حلقوی بافتن
interlocking U گلیم بافی ابتداء فرش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
single interlocking U یک پیچه
interlocking tile U اجر سفال روی شیروانی
interlocking pipe U لوله هم بند
interlocking directorate U حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
interlocking directorate U مدیریت واحد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com