English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 11 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bounces U بالاجستن
bounces U پس جستن
bounces U پریدن گزاف گویی کردن
bounces U مورد توپ وتشرقرار دادن بیرون انداختن
bounces U پرش
bounces U جست گزاف گویی
bounces U پرش یا جهش الاستیک سوپاپها
bounces U به زمین خوردن و بلند شدن توپ بیس بال
bounces U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounces U برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
That's the way the ball bounces. <idiom> U موضوع اینطوری است. [اصطلاح روزمره]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com