English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (6897 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
preventive U پیش گیر
preventive U عامل ممانعت جلوگیری کننده
preventive U مانع
preventive U پیشگیر
preventive U پیشگیرانه
preventive U ماده حفافتی
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
preventive U ماده نگهدارنده وسایل نگهداری
preventive U جلوگیری کننده
preventive U عامل جلوگیری
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventive U آنچه مانع رویدادن چیزی شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preventive maintenance U نگهداشت پیشگیر
preventive measure U اندازه حفافتی
preventive medicine U پزشکی پیشگیر
preventive medicine U طب پیشگیری
preventive psychiatry U روانپزشکی پیشگیر
preventive war U جنگ پیشگیری کننده از جنگ اصلی
preventive war U نبرد دفاعی
preventive maintenance U نگهداری پیشگیرانه
preventive maintenance U نگهداری پیشگیری
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
preventive maintenance U نگهداشت پیش گیر
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
preventive justice U حقوق تامینی
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
preventive detention U توقیف احتیاطی
preventive action U اقدامات تامینی
preventive action U اقدامات احتیاطی
preventive war U نبرد پدافندی نبرد به منظور جلوگیری ازعملیات دشمن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com