Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
plants
U
کاشتن
plants
U
کشت و زرع کردن نهال زدن
plants
U
در زمین قراردادن
plants
U
مستقر کردن
plants
U
گیاه نهال
plants
U
رستنی
plants
U
نبات کارخانه
plants
U
ماشین الات کارخانه
plants
U
دستگاه
plants
U
ماشین
plants
U
کارخانه
plants
U
تاسیسات
plants
U
کارگاه
plants
U
تجهیزات کارگاه
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
plants
U
غرس کردن
plants
U
وسایل
plants
U
واحد صنعتی
plants
U
گیاه
plants
U
ذخیره نتیجه در حافظه برای استفاده بعدا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
power plants
U
پیش راننده
power plants
U
نیروگاه
power plants
U
تاسیسات جریان قوی
overgrown with plants
U
گیاه پوش
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
power plants
U
نیروگاه موتور مولدنیرو
power plants
U
موتوربرق
power plants
U
دستگاه مولد نیرو
rubber plants
U
درخت کائوچو
power plants
U
نیروگاه برق
power plants
U
کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plants
U
دستگاه تولیدنیروی
power plants
U
محرکه وسیله نقلیه
power plants
U
مرکز تولید نیرو
plants indigenous to that soil
U
بومی ان خاک
plants indigenous to that soil
U
هستند
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com