Perdic | فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	gate U	فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
	gates U	فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	emergency scramble U	درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
	weapons hold U	فرمان اتش قطع در پدافند هوایی
	steady U	فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
	break off U	فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
	steadiest U	فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
	steadies U	فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
	steadied U	فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
	steadying U	فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
	air photographic U	شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
	gate U	فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
	gates U	فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
	midnight U	فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
	wingman U	خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
	holding U	در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
	trimetrogon U	عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
	aerodynamic braking U	استفاده از ترمزهای هوایی یاچتر
	air spot U	تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
	imagery exploitation U	مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
	shuttle bombing U	بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
	quicktrans U	سیستم حمل و نقل هوایی سریع با استفاده ازهواپیماهای غیرنظامی
	spoofer U	در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
	weapons free U	جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
	controlled pattern U	بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
	ctrl break U	در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
	magna carta U	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
	magna charta U	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
	sound off U	فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
	controlled stick steering U	دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
	airlift service U	سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
	stand fast U	فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
	steering U	فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
	forward march U	فرمان قدم رو فرمان پیش
	holidays U	تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
	telling U	مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
	holiday U	تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
	antiair warfare U	جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
	restrictive fire plan U	طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
	air policing U	عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
	line chief U	افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
	i stay U	در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
	pounce U	در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
	pounced U	در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
	pouncing U	در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
	pounces U	در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
	broadcast controlled air interception U	نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
	air delivery container U	جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
	air sentinel U	گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
	steers U	در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
	steered U	در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
	steer U	در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
	guide on me U	فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
	pigeons U	در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
	pigeon U	در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
	sleeve target U	هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
	air scoop U	چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
	flak U	گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
	lazy U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	lazier U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	laziest U	در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
	collective goods U	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
	counter force U	نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
	fly through U	عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
	aviation pay U	معاش هوایی سختی خدمت هوایی
	air pilots U	خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
	air suprmacy U	برتری کامل هوایی سیادت هوایی
	air superiority U	برتری موقت هوایی رجحان هوایی
	air interdiction U	عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
	rocketing U	راکت
	rocketed U	راکت
	rocket U	راکت
	gutting U	زه راکت
	rockets U	راکت
	guts U	زه راکت
	racquets U	راکت
	gut U	زه راکت
	racket U	راکت
	racquet U	راکت
	racquets U	راکت تنیس
	rocket motor U	موتور راکت
	asroc U	راکت ضد زیردریایی
	rocket engine U	موتور راکت
	racket U	راکت تنیس
	fired U	پرتاب راکت
	fire U	پرتاب راکت
	fires U	پرتاب راکت
	breeder rocket U	راکت زاینده
	rocket sonde U	راکت هواشناسی
	archers U	راکت صوتی
	ion rocket U	راکت یونی
	ramrocket engine U	موتور رم راکت
	archer U	راکت صوتی
	ideal rocket U	راکت ایده ال
	rocket fuel U	سوخت راکت
	rocket thrust U	تراست راکت
	racquet U	راکت تنیس
	hybrid rocket U	راکت مختلط
	carrier air group U	دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
	airs U	هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
	notice to airmen U	اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
	aired U	هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
	air material U	ماتریل هوایی وسایل هوایی
	air branch U	قسمت هوایی رسته هوایی
	air U	هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
	paddling U	راکت پینگ پنگ
	paddled U	راکت پینگ پنگ
	paddles U	راکت پینگ پنگ
	breeder rocket U	راکت سوخت ساز
	backhands U	ضربه با پشت راکت
	forehand U	ضربه با روی راکت
	backhand U	ضربه با پشت راکت
	press U	قاب راکت تنیس
	paddle U	راکت پینگ پنگ
	presses U	قاب راکت تنیس
	liquid rocket U	راکت سوخت مایع
	forehands U	ضربه با روی راکت
	splashing U	ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
	tropopause U	منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
	air station U	ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
	splashes U	ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
	splash U	ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
	code panel U	رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
	close ranks U	فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
	computer controlled machine U	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
	close interval U	فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
	tennis grip U	طرز گرفتن راکت تنیس
	sweet spot U	قسمت مرکزی راکت یا چوب
	aeolus U	نوعی راکت صوتی دریایی
	wood shot U	ضربه با قسمت چوبی راکت
	aerobee U	نوعی راکت تجسسی دریایی
	swings U	ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
	backhand U	باپشت راکت ضربت وارد کردن
	burn U	کارکردن موتور راکت طبق برنامه
	backhands U	باپشت راکت ضربت وارد کردن
	tetherball U	نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
	squash rackets U	یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
	burns U	کارکردن موتور راکت طبق برنامه
	sponged U	لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
	sponging U	لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
	swing U	ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
	sponge U	لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
	air picket U	هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
	guide left U	فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
	call mission U	درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
	tactical air controler U	افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
	air scout U	هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
	airlift command U	فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
	backswing U	تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
	nose cone U	دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
	turborocket U	ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
	plug nozzle U	نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
	photogrammetry U	علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
	rocketing U	راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
	rockets U	راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
	opened U	وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
	opens U	وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
	rocket U	راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
	rocketed U	راکت با سرعت از جای جستن بطور عمودی از زمین بلندشدن
	open U	وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
	hot test U	تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
	airspace prohibited area U	منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
	air search attack unit U	تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
	airlift capacity U	مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
	air defense commander U	فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
	dead time U	زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
	dead freight U	کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
	charactristic lenght U	نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
	volumetric loading/density U	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
	boost rocket U	موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
	vertical U	نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
	freed U	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
	free U	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
	idled U	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
	idles U	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
	frees U	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
	idle U	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
	capacity U	استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
	capacities U	استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
	idlest U	که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
	freeing U	آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
	cancel check firing U	فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
	fourth generation computers U	فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
	bitmap U	معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
	channel airlift U	سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
	quad U	چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
	composite demand U	تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
	quads U	چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
	attitude motor U	موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
	bands U	شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
	band U	شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
	control rocket U	راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
	jetevator U	فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
	omni axial nozzle U	نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
	multipropellant U	سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
	ieee U	که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
	shareware U	نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	duplexes U	دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
	joint tenants U	در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
	exerciser U	وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
	duplex U	دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود