English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (8045 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holiday U روزبیکاری
holiday U تعطیل
holiday U روزتعطیل
holiday U تعطیل مذهبی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تعطیلات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I am here on holiday. من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
So much for our holiday. U این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
holiday cottage U ویلای اجاره ای برای تعطیلات
package holiday U گشت بسته ای
package holiday U مسافرت بسته بندی
That's the end of our holiday. U این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ? U تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
holiday routine U برنامه روز تعطیل
drug holiday U ترک موقت دارو
legal holiday U تعطیلات رسمی وقانونی
bank holiday U روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
bank holiday U ایامی که به دستور دولت بانکها بستهاند
bank holiday U هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند
busman's holiday U تعطیلی و مرخصی که طی آن انسان همان کارهایی را میکند که در سر کار میکرده
holiday camp U تفریحگاهتعطیلی
package holiday U تعطیلیکهتوسطیکشرکتمسافربریکنترلونظارتشود
public holiday U تعطیلیعمومیورسمی
holiday by the seaside [British] U تعطیلات در کنار دریا
holiday at the seaside [British] U تعطیلات در کنار دریا
holiday by the seaside [British] U مسافرت کنار دریا
holiday at the seaside [British] U مسافرت کنار دریا
My holiday did me a world of good. U درتعطیلات یک دنیا به من خوش گذشت
Can I rent a holiday cottage? U آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟
Recent search history Forum search
1holiday jobs
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com