Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hook check
U
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underhook
U
گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
loop
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
U
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
back
U
جبران ازعقب
backs
U
جبران ازعقب
side sweep and over under
U
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
trolling
U
ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان
head and arm
U
هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground
U
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
dribbled
U
رد کردن توپ از حریف
mark
U
نشانه کردن حریف
marks
U
نشانه کردن حریف
put the ball on the floor
U
رد کردن توپ از حریف
clinching
U
بغل کردن حریف
dribbling
U
رد کردن توپ از حریف
clinches
U
بغل کردن حریف
clinched
U
بغل کردن حریف
clinch
U
بغل کردن حریف
dribbles
U
رد کردن توپ از حریف
dribble
U
رد کردن توپ از حریف
simple leg ride
U
شگک خراب کردن حریف
hooking
U
سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
finger hold
U
خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
parried
U
دفع کردن حمله حریف
parries
U
دفع کردن حمله حریف
parry
U
دفع کردن حمله حریف
squeezes
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeeze
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
to overcrow one's rival
U
از پیروزی بر حریف شادی کردن
shoulder block
U
سد کردن حریف با ضربه شانه
squeezing
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed
U
سد کردن مدافع حریف با دونفر
parrying
U
دفع کردن حمله حریف
interference
U
سد کردن غیرمجاز راه حریف
sweat out
U
بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
to row back
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
wraparound check
U
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
overplays
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
near all
U
نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
overplaying
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
change of engagement
U
وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
overplayed
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplay
U
حریف را ناچار به تغییر محل کردن
triple team
U
سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
kneeing
U
خطای سد کردن راه حریف بازانو
hip check
U
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off
U
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
disengage
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbing
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbed
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
flea flicker
U
پاس اشفته برای گیج کردن حریف
disengaging
U
رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jab
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabs
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
spearing
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spear
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
ceding parry
U
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
speared
U
سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
clip
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clips
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
to turn the tables on any one
U
وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
clippings
U
سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
angle block
U
سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
double leg pick up
U
زیر و عوض کردن دست و افت کامل حریف کشتی
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
poke check
U
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
high leg attack and shoulder control
U
زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
protection
U
سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
clinches
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching
U
نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
touch football
U
نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
indian check
U
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
stack
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
competitors
U
حریف
competitor
U
حریف
opponents
U
حریف
opponent
U
حریف
adversarial
U
حریف
d. cut d.
U
حریف
adversaries
U
حریف
rivalled
U
حریف
rivals
U
حریف
rivaling
U
حریف
foes
U
حریف
challengers
U
حریف
challenger
U
حریف
rival
U
حریف
adversary
U
حریف
rivalling
U
حریف
match
U
حریف
rivaled
U
حریف
matches
U
حریف
foe
U
حریف
drop
U
جاگذاشتن حریف
ended
U
زمین حریف
drops
U
جاگذاشتن حریف
downfield
U
زمین حریف
swingman
U
همه فن حریف
shadowed
U
چسبیدن به حریف
ends
U
زمین حریف
away
U
زمین حریف
he was too much for me
U
من حریف او نبودم
shadowing
U
چسبیدن به حریف
end
U
زمین حریف
playing the man
U
بازی با حریف
dropped
U
جاگذاشتن حریف
shadow
U
چسبیدن به حریف
target
U
سینه حریف
shadows
U
چسبیدن به حریف
opponents
U
حریف طرف
dropping
U
جاگذاشتن حریف
head butt
U
با سر به حریف زدن
opponent
U
حریف طرف
copes
U
حریف شدن
adversary
U
حریف کشتی
targetting
U
سینه حریف
copings
U
حریف شدن
targetted
U
سینه حریف
jacks of all trades
U
همه فن حریف
jack of all trades
U
همه فن حریف
sell a dummy
U
فریفتن حریف
charges
U
حمله به حریف
charge
U
حمله به حریف
deliver a series of blows
U
بمباران حریف
targets
U
سینه حریف
targeting
U
سینه حریف
razzle dazzle
U
فریفتن حریف
victim
U
حریف ضعیف
coped
U
حریف شدن
cope
U
حریف شدن
i cannot manage him
U
حریف او نمیشوم
adversaries
U
حریف کشتی
victims
U
حریف ضعیف
targeted
U
سینه حریف
intercepting
U
قطع پاسکاری حریف
to stand up to one's opponent
U
با حریف روبرو شدن
back sacrifice throw
U
افکندن حریف ازپشت
burns
U
امتیاز گرفتن از حریف
sparring partner
U
حریف مشت بازی
intercepted
U
قطع پاسکاری حریف
utility
U
ذخیره همه فن حریف
bluffing
U
حریف را از میدان درکردن
intercept
U
قطع پاسکاری حریف
burn
U
امتیاز گرفتن از حریف
manage a person
U
حریف کسی شدن
onside
U
پا به توپ در زمین حریف
shut down
U
شکست دادن حریف
assault
U
حمله بدنی به حریف
draws
U
رویارویی دو حریف در اغار
outroll
U
شکست دادن حریف
go behind
U
به پشت حریف رفتن
deceive
U
فریب دادن حریف
deceived
U
فریب دادن حریف
jink
U
فریب دادن حریف
deceives
U
فریب دادن حریف
deceiving
U
فریب دادن حریف
scouts
U
ارزیابی حریف اینده
they are well matched
U
حریف یکدیگر هستند
draw
U
رویارویی دو حریف در اغار
assaulted
U
حمله بدنی به حریف
hinders
U
مانع حریف شدن
hindering
U
مانع حریف شدن
cut down
U
زمین زدن حریف
assorted
U
همه فن حریف همسر
hindered
U
مانع حریف شدن
kukutsu dachi
U
ایستادن در مقابل حریف
hinder
U
مانع حریف شدن
outplay
U
بازی بهتر از حریف
bluffs
U
حریف را از میدان درکردن
bluffed
U
حریف را از میدان درکردن
bluff
U
حریف را از میدان درکردن
assaults
U
حمله بدنی به حریف
kin geri
U
لگد به بیضه حریف
circle dodge
U
گریز از حریف در مسیرمنحنی
scouted
U
ارزیابی حریف اینده
lap
U
رسیدن به حریف جلویی
block
U
سدکردن غیرمجاز حریف
lapped
U
رسیدن به حریف جلویی
personal foul
U
خطای بدنی به حریف
outclasses
U
شکست فاحش حریف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com