English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
stacks U توده
stacks U کومه
stacks U خرمن
stacks U دودکش دسته
stacks U بسته
stacks U پشته
stacks U مقدارزیاد
stacks U قفسه کتابخانه
stacks U توده کردن
stacks U کومه کردن
stacks U انباشتن پشته کردن
stacks U دودکش ناو
stacks U چاتمه کردن تفنگ
stacks U جمع اوری و منظم کردن وسایل
stacks U ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks U توده اجر
stacks U ناودان
stacks U لوله اگزوز
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U انباشتن
stacks U انباشته
stacks U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
stacks U ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacks U آدرس ابتدا پایانه پشته
stacks U ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند
stacks U پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacks U ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacks U برنامه کاربردی که از سیستم Apple maxintosh Hyper cord استفاده میکند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks U ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacks U پشته کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chimney stacks U دودکش
chimney stacks U میله دودکش
velocity stacks U لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com