English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lapped U دامن لباس
lapped U لبه لباس سجاف
lapped U محیط
lapped U محل نشوونما
lapped U اغوش
lapped U سرکشیدن حریصانه خوردن
lapped U لیس زدن با صدا چیزی خوردن
lapped U شلپ شلپ کردن
lapped U تاه کردن
lapped U پیچیدن
lapped U منطقه پاک سازی مین
lapped U نوارمین روبی
lapped U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lapped U شناکردن طول استخر
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped U رسیدن به حریف جلویی
lapped U رویهم قرار دادن
lapped U زیرکار رویهم افتادگی
lapped U زانوی کسی وقتی که می نشینند
lapped U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lapped on U به فاصله یک اسب عقب بودن
lapped joint U اتصال بوسیله پوشش
lapped seam welding U جوشکاری درزی رویهم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com