Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double three spindle machine
U
دستگاه سه هرزگردی دوبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
double four spindle machine
U
دستگاه چهار هرزگردی دوبل
Other Matches
duplex fixed bed miller
U
دستگاه فرز دوبل
double angle milling cutter
U
دستگاه فرز زاویه دوبل
double two high rolling mill
U
دستگاه نورد مضاعف دوبل
double frame hobbing machine
U
دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
idlest
U
هرزگردی
idled
U
هرزگردی
idles
U
هرزگردی
idle
U
هرزگردی
double squirrel cage motor
U
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
dwell idling time
U
زمان هرزگردی
duple
U
دوبل
double amplitude
U
دامنه دوبل
double u butt joint
U
اتصال لب به لب یو دوبل
double-check
U
کیش دوبل
twin conductor
U
هادی دوبل
twin lever
U
اهرم دوبل
dual tire
U
لاستیک دوبل
dual capacitor
U
خازن دوبل
doubles
U
بازی دوبل
double bottoms
U
ناو کف دوبل
fours
U
مسابقه دوبل
double acting fuse
U
فیوز دوبل
double u butt weld
U
جوش لب به لب یو دوبل
double-checks
U
کیش دوبل
double-checking
U
کیش دوبل
push and pull lever
U
اهرم دوبل
double-checked
U
کیش دوبل
double check
U
کیش دوبل
double belt
U
تسمه دوبل
doubled up
U
بازی دوبل
doubled
U
بازی دوبل
double vee guide
U
راهنمای وی دوبل
double integral
U
انتگرال دوبل
double refraction
U
شکست دوبل
double frequency
U
فرکانس دوبل
double entry bookkeeping
U
حسابداری دوبل
double refraction
U
انکسار دوبل
double seam
U
درز دوبل
double knot
U
گره دوبل
double
U
بازی دوبل
double diode
U
دیود دوبل
double i butt weld
U
جوش درزی ای دوبل
double tandem engine
U
موتور سری دوبل
double integration method
U
روش انتگرال دوبل
double accumulator switch
U
کلید انباره دوبل
double knee
U
لوله زانویی دوبل
indenture
U
دوبل کردن قرارداد
polyphase earth
U
اتصال زمین دوبل
double bank radial engine
U
موتور ستارهای دوبل
double earth fault
U
اتصال زمین دوبل
double rotor motor
U
موتور با رتور دوبل
double entry
U
سیستم دفترداری دوبل
dual crank
U
میل لنگ دوبل
double flanged butt joint
U
اتصال لب به لب- لبه دوبل
double flanged seam
U
درز- لبه دوبل
double delta connection
U
اتصال مثلث دوبل
double dribble
U
خطای دوبل در بسکتبال
double multiple disc clutch
U
کلاج چند صفحه- دوبل
double keyway broach
U
مته دستی با جا خار دوبل
double helical gear
U
چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double thrust ball bearing
U
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double track railway bridge
U
پل راه اهن باسکوی دوبل
double thrust bearing
U
یاطاقان با فشار محوری دوبل
double accentric press
U
پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
adjustable double endwrench
آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
double squirrel cage
U
موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
up and back
U
بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
double base diode
U
دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
service line
U
خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
duplex operation
U
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
crediting
U
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits
U
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited
U
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit
U
ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
alleys
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
two cell accumulator
U
اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
duodide
U
دیود مضاعف دیود دوبل
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
apparatus
U
دستگاه
device
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
instrument
U
دستگاه
teams
U
یک دستگاه
organ system
U
دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
equipment
U
دستگاه
plants
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
utensil
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
system
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
unit
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
device code
U
کد دستگاه
set
U
دستگاه
units
U
دستگاه
nervous systems
U
دستگاه پی
mechanism
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
appliance
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
power plants
U
دستگاه تولیدنیروی
device number
U
شماره دستگاه
punching machine
U
دستگاه منگنه
drilling machine
U
دستگاه مته
device name
U
نام دستگاه
device status
U
وضعیت دستگاه
punching machine
U
دستگاه پانچ
duplexing assembly
U
دستگاه دو راهه
quantized system
U
دستگاه کوانتایی
power plant
U
دستگاه تولیدنیروی
device independence
U
استقلال دستگاه
device independence
U
مستقل از دستگاه
duplexer
U
دستگاه دوراهه
puller
U
دستگاه کشش
device flag
U
پرچم دستگاه
absorption apparatus
U
دستگاه جذب
abrasive cutting machine
U
دستگاه برش
predictor
U
دستگاه مدبر
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
electric machine
U
دستگاه برقی
telegraphs
U
دستگاه تلگراف
telegraphing
U
دستگاه تلگراف
telegraphed
U
دستگاه تلگراف
device driver
U
محرک دستگاه
device dependent
U
وابسته به دستگاه
telegraph
U
دستگاه تلگراف
permeameter
U
دستگاه نفوذسنج
printer machine
U
دستگاه چاپ
psychic apparatus
U
دستگاه روانی
power saw
U
دستگاه اره
apparatus
U
الت دستگاه
abel closed tester
U
دستگاه ابل
prime mover
U
دستگاه محرک
prime movers
U
دستگاه محرک
rolling mill
U
دستگاه نورد
rivet gun
U
دستگاه پرچ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com