English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7799 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double-check U کیش دوبل
double-check <idiom> U دوباره چک کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double check U کیش دوبل
check in U وارد شدن
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in U وارد شدن
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check off U تغییرروش بازی درتجمع
check U عیار گرفتن
check out U تصفیه حساب کردن
check out U بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check U اجرای خشک یک برنامه
check U او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check U اطمینان از صحت چیزی
check U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
second check U بررسی نهایی
to check out something U چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to check in U نام نویسی کردن [هتل]
to check off U رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
to check up U درست رسیدگی یاحساب کردن
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
second check U بررسی دوباره
check up U رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check-up U بازبینی
check-up U کنترل
check-up U بازبینی کردن
check-up U کنترل کردن
check up U معاینه کردن
in check <idiom> U غیرقابل کنترل
check U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check U ارزیابی کردن
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check U دریچه تنظیم
check U چک بانک
check U تطبیق کردن
check U بررسی کردن
check U بررسی
check U مقابله کردن بررسی
check U سرزنش کردن رسیدگی کردن
check U مقابله کردن مقابله
check U ممانعت کردن
check U جلوگیری کردن از
check U محک زدن
check U تجزیه کردن
check U تحقیق کردن
check U مطالعه کردن
check U بررسی کردن
check U سنجیدن
check U بازرسی کردن
check U کیش
check U تطبیق
check U چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check U مقابله
check U چک
check U امتحان کردن بازرسی
check U امتحان
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check U منع
check U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check U بازرسی شد
check U وارسی
check U و شدن بوی شکار
check U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check U نشان گذاردن
crossfoot check U تست تعیین صحت یک حاصلجمع
check lock U مهره پشت گیر
check mark U علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
check mark U علامت کنترل
consistency check U داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند
cyclic check U مقابله چرخهای
check nut U مهره چاکدار
crosse check U ضربه به گوی دار یا گیرنده گوی
data check U مقابله داده ها
consistency check U بررسی سازگاری
counter check U چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
diagnostic check U مقابله تشخیصی
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
security check U چکامنیتی
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
rain check <idiom> U بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
check indicator U مشخص کننده مقابله
check list U سیاهه مقابله
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
check lists U فهرست کارهایی که میبایست انجام شود
check lists U لیست مرجع
What time should I check in? U چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
check lock U ساعت امتحان کننده
division check U ازمایش تقسیم
discovered check U کیش برخاست
check-rail U ریلتنظیم
completeness check U تطبیق کامل
check problem U مسئله ازمایشی
check problem U مسئله مقابلهای
check point U نقطه ازمایش
check point U نقطه مقابله
check point U علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
check point U نقطه بازرسی
check plot U یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
check out time U زمان لازم برای تخلیه محل
check out time U زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
check out equipment U وسایل بازدید محل
check out equipment U وسایل ازمایشگاهی
check nut U مهره پشت گیر
check register U بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
check side U پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
check valve U سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
check valve U شیر یک طرفه
check valve U شیر یکطرفه
check valve U لیژ یک طرفه
check valve U سوپاپ یک طرفه
check valve U شیرفلکه
check valve U شیر تنظیم
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total U برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
check sweeping U مین روبی ازمایشی
check sweeping U بازرسی مین روبی
check sum U جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
check sum U مجموع مقابلهای
check off list U برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
rain check U بلیط باران
dump check U مقابله حین روبرداری
marginal check U مقابله مرزی
marginal check U برسی مرزی
modulo n check U مقابله به پیمانه
odd even check U مقابله فرد و زوج
odd even check U بررسی فرد و زوج
overflow check U بررسی سرریزی
overflow check U بررسی سرریز
overflow check U مقابله سرریز
parity check U مقابله کردن توازن
parity check U بررسی توازن
parity check U مقابله توازن
parity check U مقابله ایستایی
pay check U چک حقوق
perpetual check U کیش دایم
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
machine check U برسی ماشین
duplication check U مقابله از راه تکرار
duplication check U بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
dynamic check U مقابله پویا
echo check U مقابله
echo check U بکمک طنین
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
even parity check U بررسی توازن زوج
family check U کیش همگانی
fore check U جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
frequency check U کنترل فرکانس
hardware check U مقابله سخت افزاری
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
limit check U مقابله حدود
limit check U بررسی حدی
priority of check U تقدم کیش
programmable check U مقابله برنامه ریزی شده
sum check U مقابله جمعی
summation check U بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
synchronization check U کنترل همزمانی
system check U مقابله سیستم
system check U بررسی سیستم
transfer check U مقابله
transfer check U انتقال
traveler's check U چک مسافرتی
twin check U مقابله توام
twin check U بررسی توام
validity check U مقابله اعتبار
validity check U بررسی اعتبار
visual check U مقابله دیداری
visual check U مقابله بصری
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
stock check U کنترل موجودی
stick check U دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
programmed check U مقابله برنامه ریزی شده
programmed check U بررسی برنامه ریزی شده
range check U بررسی محدوده
reasonableness check U بررسی معقول بودن
reasonableness check U بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
redudancy check U بررسی افزونگی
redundancy check U تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redundancy check U بررسی افزونگی
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
sales check U صورت فروش
selection check U مقابله گزینش
sequence check U مقابله ترتیب
sequence check U بررسی ترتیبی
sight check U مقابله چشمی
Recent search history Forum search
1I believe the definition of the word of Mastoiditis is wrong.
1چه زمانی باید اتاق تحویل بدم
1range check
0cashier's check به چه معنی است ؟
0chunk-check-chunk or elicit-provide-elicit (approaches in psychology)
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com