Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
there is a fire opposites
U
در خانه روبرو اتش سوزی رخ داده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the house over the way
U
خانه روبرو
cell
U
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cells
U
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
cell
U
در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cells
U
در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
enquiry
U
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
hydrogn burning
U
ئیدروژن سوزی
helium burning
U
هلیوم سوزی
self ignition
U
خود سوزی
thurification
U
بخور سوزی
heart ache
U
سینه سوزی
holocausts
U
همه سوزی
pre ignition
U
پیش سوزی
holocaust
U
همه سوزی
holocaust
U
اتش سوزی همگانی
holocausts
U
اتش سوزی همگانی
fire insurance
U
بیمه اتش سوزی
conflagration
U
اتش سوزی بزرگ
conflagrations
U
اتش سوزی بزرگ
fire alarm telegraph
U
تلگراف اتش سوزی
fire control
U
جلوگیری از اتش سوزی
that is no bed of roses
U
اش دهن سوزی نیست
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
firetrap
U
ساختمان مستعد اتش سوزی
that is no bed of roses
U
شیره گلو سوزی نیست
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
fire escape
U
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
incendiary
U
سبب اتش سوزی ذوب کننده
fire escapes
U
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
opposites
U
روبرو
head-on
U
روبرو
head on
U
روبرو
vis a vis
U
روبرو
opposite
U
روبرو
vis-a-vis
U
روبرو
frontal
U
روبرو
adverse
U
روبرو
afront
U
روبرو
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
opposites
U
روبرو معکوس
confronting
U
روبرو شدن با
facing pages
U
صفحات روبرو
on the opposite side
U
در طرف روبرو
up against
<idiom>
U
روبرو شدن با
confronts
U
روبرو شدن با
opposed
U
روبرو مواجه
opposites
U
وارونه از روبرو
head wind
U
باد روبرو
apposed engine
U
موتور روبرو
full view
U
نمای روبرو
confront
U
روبرو شدن با
opposite
U
روبرو معکوس
opposite
U
وارونه از روبرو
confronted
U
روبرو شدن با
stand up to
U
روبرو شدن با
petroleur
U
کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
vis a vis
U
شخص روبرو درمقابل
affront
روبرو دشنام دادن
encounters
U
روبرو شدن بادشمن
encounter
U
روبرو شدن بادشمن
opposed piston engine
U
موتور سیلندر روبرو
encountering
U
روبرو شدن بادشمن
encountered
U
روبرو شدن بادشمن
horizontally opposed engine
U
موتور تخت روبرو
diagonally
U
ازگوشهای بگوشه روبرو
to stand up to one's opponent
U
با حریف روبرو شدن
vis-a-vis
U
شخص روبرو درمقابل
acounter
U
روبرو شدن بادشمن
front
U
فرمان سر روبرو جلو
fronting
U
فرمان سر روبرو جلو
stand up to someone
<idiom>
U
شجاعت روبرو شدن را داشتن
to face the music
U
دلیرانه با چیزی روبرو شدن
opposed piston engine
U
موتور پیستون روبرو متقابل
opposability
U
امادگی برای روبرو گذاشتن
We are confronting a difficult problem.
U
با مسأله مشکلی روبرو هستیم
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
rencontre
U
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
rencounter
U
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
volte face
U
چرخش بمنظور روبرو شدن باحریف
volte-face
U
چرخش بمنظور روبرو شدن باحریف
paralleled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
U
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
U
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source
U
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searching storage
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
to raise big problems for the country
U
روبرو کردن این کشور با مشکلات زیادی
to face a serious problem for the country
U
روبرو کردن این کشور با مشکلات زیادی
to take the bull by the horns
U
دلیرانه با سختی روبرو شدن با شاخ گاوی درافتادن
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
punch
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punches
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
landscape carpet
U
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
tail
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing
U
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed
U
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
U
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
Back to the drawing board
<idiom>
U
[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
fire fighting
U
عکس العمل نسبت به اتش دشمن مبارزه با اتش سوزی
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
U
خانه خانه کردن
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
common wall
U
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
CD
U
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs
U
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
sql
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
left slide
U
حرکت موج سوار روی موج بسمت چپ روبرو ساحل
queried
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
U
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
QBE
U
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
entity
U
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entities
U
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
strobe
U
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
storage
U
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
transmissions
U
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
serial
U
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
content addressable addressing
U
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
associative addressing
U
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
checks
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checked
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
mass storage
U
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
check
U
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
gremlin
U
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlins
U
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
serials
U
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
forward pointer
U
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
transmission
U
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
initialed
U
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial
U
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
source
U
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
initialling
U
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initials
U
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialing
U
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled
U
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
paralleling
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ascend
U
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
parallel
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serial
U
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
digital
U
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
receive
U
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
parallelled
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
ascended
U
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
wait time
U
خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
parallels
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
long integer
U
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
parallelling
U
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
receives
U
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش داده شده را می پذیرد
ascends
U
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
serials
U
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
tree
U
سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
loops
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
bureau
U
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
loop
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
looped
U
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
bureaus
U
ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
preparations
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com