English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bureau U دفتر
bureau U دفترخانه
bureau U اداره
bureau U دایره میز کشودار یا خانه دار گنجه جالباسی
bureau U دیوان
bureau U هیئت اداری
bureau U کمیته
bureau U ادارهای که متخصص در پردازش کلمه است
bureau U ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureau U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
bureau U ادارهای که متخصص تایپ داده و پردازش دستهای داده ادارههای کوچکتر است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
service bureau U اداره خدماتی
service bureau U دفتر خدماتی موسسه خدماتی
technical bureau U دفتر فنی
weather bureau U اداره هواشناسی
information bureau U مرکز جمع اوری اطلاعات
information bureau U دفتر اطلاعات
budget bureau U دفتر بودجه
travel bureau U آژانسمسافرتی
federal bureau of investigation U I.B.F
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
Citizens' Advice Bureau U دفترمشاوره
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com