Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hands on
U
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
hands-on
U
تعیین یک فعالیت یا اموزش که باعملکرد واقعی قطعهای ازسخت افزار درگیر است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armory training
U
اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
real time
U
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
reconditioning training
U
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
MSX
U
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
cambridge equation
U
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
pigou effect
U
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
vendor
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
basic unit training
U
اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
advanced unit training
U
اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
benchmark problem
U
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market
U
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
configuration
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
system
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configurations
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
systems
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
compatibility
U
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
link
U
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
benchmark
U
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnosed
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmarks
U
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
pseudo random
U
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
diagnose
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
feature
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnosing
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
tests
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
featured
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
tested
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
features
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featuring
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
stations
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility
U
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
stationed
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
canonical schema
U
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
fine tune
U
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
disaster recovery plan
U
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
portability
U
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
ergonomics
U
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
man machine interface
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
documentation
U
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
hacks
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
off the shelf
U
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hacked
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hack
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
usability
U
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
trap
U
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
customises
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
convention
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customised
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop
U
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
conventions
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
problem
U
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problems
U
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware
U
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
database
U
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
U
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
DirectSound
U
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
database
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
MMI
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
technical
U
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
faults
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic
U
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
dependent
U
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
fault
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable
U
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
micros
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
architecture proper
U
معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
computer assisted instruction
U
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
twain
U
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
teleprinter
U
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters
U
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
trilobate
U
سه قطعهای
lobar
U
قطعهای
patches
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
outbreak
U
درگیر
outbreaks
U
درگیر
piece work
U
کار قطعهای
intersegmental
U
میان قطعهای
enmeshed
U
درگیر-درمخمسهافتادن
engages
U
درگیر شدن
gear in
U
درگیر شدن
scrambling
U
درگیر شدن
scrambles
U
درگیر شدن
scrambled
U
درگیر شدن
scramble
U
درگیر شدن
engage
U
درگیر شدن
mesh
U
درگیر کردن
meshes
U
درگیر کردن
meshing
U
درگیر کردن
screw around
<idiom>
U
درگیر کاری بودن
commissions
U
درگیر رزم کردن
involve
U
درگیر کردن یا شدن
attack size
U
استعداد وسایل درگیر در تک
involves
U
درگیر کردن یا شدن
involving
U
درگیر کردن یا شدن
combat , elements
U
عناصر درگیر در رزم
commissioning
U
درگیر رزم کردن
commission
U
درگیر رزم کردن
opposing forces
U
نیروهای درگیر نبرد
take care of
<idiom>
U
با چیزی درگیر شدن
ducks
U
درگیر شدن هواپیماها
duckings
U
درگیر شدن هواپیماها
commitment
U
درگیر جنگ کردن
commitments
U
درگیر جنگ کردن
ducked
U
درگیر شدن هواپیماها
active aircraft
U
هواپیمای درگیر در رزم
duck
U
درگیر شدن هواپیماها
arms control measures
U
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
scrambling
U
درگیر شدن باهواپیمای دشمن
up to here with
<idiom>
U
درگیر رفتاربد کسی بودن
scrambles
U
درگیر شدن باهواپیمای دشمن
scrambled
U
درگیر شدن باهواپیمای دشمن
scramble
U
درگیر شدن باهواپیمای دشمن
continuous
U
قطعهای پایان ناپذیر از نوار ضبط
site
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
to involve somebody in something
[negative]
U
کسی را با چیزی
[منفی]
درگیر کردن
to implicate somebody in something
U
کسی را با چیزی
[منفی]
درگیر کردن
opposing
U
مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
gimbal
U
سوارکردن قطعهای بریک حلقه نگهدارنده ازاد
model
U
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
finger plate
U
قطعهای ازفلزیاچینی یاشیشه که بالاوپایین دسته درمیگذارندکه از
modeled
U
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
duett
U
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
modelled
U
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
models
U
قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
NOR function =
U
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
head stock
U
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
The real problem is not whether machines think but whether men do.
U
مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
bracing
U
قطعهای که عمل کشش را درساختمان یا چوبست انجام میدهد
doped
U
قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
CD I
U
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
mix up, caution
U
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
escape line
U
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
I didn't intend to involve you in this mess.
U
من نمی خواستم تو را با این گرفتاری
[دردسر]
درگیر کنم.
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
built up frog
U
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
footprints
U
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
demo
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
logs
U
:کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
log
U
:کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
footprint
U
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
demonstration
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
IBM
U
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
recorders
U
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
recorder
U
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
diagnostic
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
firewall
U
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
quartette
U
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
spline
U
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
labels
U
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
quartet
U
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
labeling
U
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
label
U
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
labelled
U
قطعهای کاغذ یا کارت متصل به چیزی برای نمایش دستورات استفاده یا یک آدرس
quartets
U
قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
instructions
U
اموزش
instruction
U
اموزش
tutorials
U
اموزش
education
U
اموزش
tutorial
U
اموزش
lore
U
اموزش
training
U
اموزش
boilerplate
U
قطعهای از متن که بارهاکلمه به کلمه در سندهای گوناگون استفاده میشودورق اهن دیگ بخار
powers
U
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
monitors
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
power
U
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
monitored
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
powering
U
قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com