Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wattle
U
ترکه برای ساختن سبد ترکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letters of administration
U
حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
heirlooms
U
ترکه
spraying
U
ترکه
sprayed
U
ترکه
spray
U
ترکه
asthin as lath
<idiom>
ترکه ای
switch
U
ترکه
switched
U
ترکه
legacy
U
ترکه
legacies
U
ترکه
switches
U
ترکه
sprays
U
ترکه
scions
U
ترکه نو
twigs
U
ترکه
rod
U
ترکه
rods
U
ترکه
twig
U
ترکه
sprigs
U
ترکه
patrimonies
U
ترکه
sprig
U
ترکه
patrimony
U
ترکه
heirloom
U
ترکه
roof batten
U
ترکه
scion
U
ترکه نو
bequests
U
ترکه
bequest
U
ترکه
successions
U
ترکه
succession
U
ترکه
affshoot
U
ترکه
wand
U
ترکه
bough
U
ترکه
branchlet
U
ترکه
twing
U
ترکه
boughs
U
ترکه
estate of a deceased
U
ترکه
wands
U
ترکه
virga
U
ترکه
personal representative
U
امین ترکه
personal representative
U
مدیر ترکه
one third of estate
U
ثلث ترکه
one thrid of the estate
U
ثلث ترکه
residue of the state
U
مازاد ترکه
viminal
U
ترکه دهنده
residue of the state
U
باقیمانده ترکه
distribution of the estate
U
تقسیم ترکه
offshoots
U
ترکه فرع
offshoot
U
ترکه فرع
withy
U
ترکه بید
residuary account
U
حساب ترکه
renouncing probate
U
رد سمت ترکه
adminstrator of state
U
مدیر ترکه
administration of estate
U
اداره ترکه
legacy
U
ترکه موصی به
legacies
U
ترکه موصی به
twiggy
U
ترکه مانند
twigged
U
ترکه مانند
wicker
U
ترکه یا چوب کوتاه
distribution
U
تقسیم ترکه متوفی
distributions
U
تقسیم ترکه متوفی
fiducial
U
وابسته به امین ترکه
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
heritage
U
ماترک ترکه غیر منقول
pendent lite
U
حکم معلق امین ترکه
special administration
U
اداره قسمت خاصی از ترکه
wickerwork
U
ساخته شده از ترکه سبدسازی
the system of
U
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
packing sheet
U
حوله ترکه بتن بیمار بپیچند
plene administravit
U
دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
real representative
U
قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
wicker work
U
سبد جگن بافته ترکه بافته دریچه در بچه
tenant by curtesy
U
عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
notification
U
عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
to set a poem to music
U
اهنگ برای شعری ساختن
barrier material
U
مواد لازم برای ساختن موانع
gasogene
U
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
U
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
buckhorn
U
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
plantable lanceolata
U
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمی رود
wetting
U
مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
shook
U
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
able
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
abler
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
wire roll
U
نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
ablest
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
perfect participle
U
وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
batcher
U
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
chromel
U
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
bracket
U
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
building block principle
U
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
sennet
U
علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
sennit
U
علف صاف یا حصیریا پوست درخت یا برگ خرماکه برای ساختن کلاه حصیری وخانههای حصیری بکارمیرود
deceleration time
U
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
bridge
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
shedding
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
shed
U
خون جاری ساختن جاری ساختن
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recall
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c
U
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
revenue tax
U
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloth
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
personal
U
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
grammars
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammar
U
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
gather shot
U
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
HTTP
U
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cat
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
potatoes and point
U
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
autos
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
auto
U
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
feedback
U
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
liberal education
U
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
opened
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
redundancy
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
FDDI
U
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
intubation
U
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
redundancies
U
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
scratch
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
bread and point
U
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
open
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cats
U
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
scratching
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opens
U
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratches
U
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
executive information system
U
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
diagnostics
U
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
VidCap
U
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
haze
U
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
invitation
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations
U
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
beta range
U
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
pork barrel
U
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
Kaleida Labs
U
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
precision
U
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
straight line coding
U
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
U
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love
<idiom>
U
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
keystroke
U
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
compiler
U
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
write
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
phoneme
U
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
multiple
U
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
hybrid circuit
U
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
writes
U
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
cues
U
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cue
U
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
billiard point
U
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
board
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
conferencing
U
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
electronic
U
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
literacy
U
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
boarded
U
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
z buffer
U
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
I am here for a language course
U
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
pc file iii
U
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
monitor
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
point of presence
U
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
monitored
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
dithering
U
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
busies
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
rule
U
نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
busiest
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
U
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com