Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bridges
U
پل
bridges
U
جسر
bridges
U
برامدگی بینی
bridges
U
سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridges
U
بازی ورق
bridges
U
پل ساختن
bridges
U
اتصال دادن
bridges
U
پل فرماندهی کشتی
bridges
U
پل فرماندهی
bridges
U
compassplatform : syn
bridges
U
پل زدن
bridges
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges
U
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges
U
تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridges
U
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suspension bridges
U
پل اویزان
suspension bridges
U
پل معلق
burn one's bridges behind one
<idiom>
U
پلهای پشت سرش راخراب کردن
cable-stayed bridges
U
کابلهایبرقراریپل
types of arch bridges
U
انواعیلها
types of beam bridges
U
قسمتهایتیرپیل
yerkes bridges point scale
U
مقیاس امتیازی یرکیز-بریجز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com