English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2210 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to sorrow for any one U برای کسی غصه خوردن یا غمگین شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grog U دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
I'd like something to eat. چیزی برای خوردن میخواهم.
to swear tre sonagainstany one U سوگند برای خیانت بکسی خوردن
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
sealsking U نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
sadder U غمگین
triste U غمگین
heartsick U غمگین
saddest U غمگین
heavyhearted U غمگین
tristful U غمگین
heartsore U غمگین
cheerless U غمگین
down U غمگین
sorriest U غمگین
careworn U غمگین
dolesome U غمگین
sorrowful U غمگین
sad U غمگین
sorrier U غمگین
sorry U غمگین
grum U غمگین اخمو
disgruntle U غمگین کردن
with a heavy heart U با دلی غمگین
grieve U غمگین کردن
depressed U افسرده غمگین
grieves U غمگین کردن
saddens U غمگین کردن
dyspeptic U بدگوار غمگین
sadden U غمگین کردن
grieving U غمگین کردن
saddened U غمگین کردن
saddening U غمگین کردن
munchies [Colloquial] U غذای برای ریز ریز خوردن [مانند تخمه یا پسته]
woeful U غمگین محنت زده
melancholy U سودا زدگی غمگین
plaintful U عزادار غمگین کننده
swag U تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
to play a good knife and fork U ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
cark U بار کردن غمگین ساختن یاشدن
trip U لغزش خوردن سکندری خوردن
tumble U غلت خوردن معلق خوردن
trips U لغزش خوردن سکندری خوردن
tumbled U غلت خوردن معلق خوردن
tumbles U غلت خوردن معلق خوردن
tripped U لغزش خوردن سکندری خوردن
to drink wine U می خوردن شراب خوردن
aggrieve U جور و جفا کردن غمگین کردن
sorrows U غمگین کردن غصه دار کردن
sorrow U غمگین کردن غصه دار کردن
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
anguish U غمگین شدن نگران شدن
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
to eat into U خوردن
buckle U تا خوردن
to drink water U اب خوردن
To be crossed out ( eliminated , omitted ) . U خط خوردن
to fall aboard U خوردن
to go with U خوردن به
to get outside of U خوردن
sample U خوردن
butt U خوردن
butted U خوردن
butts U خوردن
trundling U غل خوردن
budge U جم خوردن
budged U جم خوردن
gormandize U پر خوردن
gluttonize U پر خوردن
budges U جم خوردن
eating U خوردن
budging U جم خوردن
polish off U خوردن
grub U خوردن
grubs U خوردن
stirs U جم خوردن
stirrings U جم خوردن
stirred U جم خوردن
stir U جم خوردن
grubbed U خوردن
erode U خوردن
trundles U غل خوردن
to break ones fast U خوردن
hurtle U خوردن
hurtled U خوردن
hurtles U خوردن
hurtling U خوردن
occlude U خوردن
trundled U غل خوردن
gliding U سر خوردن
eroding U خوردن
trundle U غل خوردن
erodes U خوردن
eroded U خوردن
baet U خوردن
to overload stomach U پر خوردن
care U غم خوردن
eat U خوردن
eats U خوردن
slid U سر خوردن
to swear by all that is sacred U خوردن
knock against U خوردن به
to run a U خوردن
hitting U خوردن
abut U خوردن
glut U پر خوردن
cares U غم خوردن
lap vt U خوردن به
glide U سر خوردن
abuts U خوردن
cared U غم خوردن
abutted U خوردن
glided U سر خوردن
glides U سر خوردن
look back U سر خوردن
sampled U خوردن
to overfeed oneself U پر خوردن
to makea meal of U خوردن
corrodes U خوردن
gluts U پر خوردن
corroded U خوردن
feed U خوردن
feeds U خوردن
hit U خوردن
buckled U تا خوردن
corrode U خوردن
buckles U تا خوردن
hits U خوردن
corroding U خوردن
manducate U و خوردن
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
diagnostics U اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
beta range U حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love <idiom> U انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
jounce U تکان خوردن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com