English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
down U پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
down U کرک
down U کرک صورت
down U پایین
down U سوی پایین بطرف پایین
down U زیر
down U بزیر دلتنگ
down U غمگین
down U پیش قسط
down U ازکارافتاده
down U کوتاه
down U عقب افتادن در امتیاز
down U خطای سرویس توپ خارج از بازی
down U انداختن توپدار به زمین
down U به سوراخ انداخته شده
down U میله افتاده واخراج توپزن
down U توپ اسکواش دو بار به زمین خورده ناتوان از ادامه مبارزه
down U به عمق رفتن ماهی
down U فجر
down U مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
down U مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند
down [out of action, not in use] <adj.> U ازکارافتاده
down [out of action, not in use] <adj.> U خراب [ازکارافتاده]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com